لبیک در آسمان

موضوع کتاب لبیک در آسمان خاطراتی از شهید عباس بابایی خلبان غیور و نامی دفاع مقدس به کوشش علی اکبری مزدآبادی ست .

این کتاب جلد هجدهم از مجموعه خواندنی یاران ناب است .

در لابه لای این خاطرات تلخ و شیرین و شنیدنی عکس های از ادوار مختلف زندگی شهید از کودکی و جوانی تا دفاع مقدس و شهادت قرار گرفته تا مخاطب بیشتر با کتاب انس بگیرد و همراه با زمان روایت را دنبال کند . 

نویسنده در خاطرات کوتاه اطلاعاتی از وضعیت ایران در سالهای دفاع مقدس و سیره شهید را در اختیار مخاطب قرار می دهد .

« اوایل جنگ قرار شد بنی صدر برای بازدید از گردان به پایگاه ما در اصفهان بیاید . به من ابلاغ شد گردانت را آماده کن . بابایی آن موقع سروان بود و زیر مجموعه من کار می کرد . همان شب به من گفت : بریم داخل شهر ؟ گفتم : بریم . نشست توی پیکان . بابایی نشست پشت فرمان و من هم کنارش . پایگاه اصفهان با شهر فاصله داشت . در این فاصله بابایی یک کاست گذاشت توی ضبط . از نوع صحبتش معلوم بود یک روحانی است . سه تا بنی به اسلام ضربه می زند : بنی امیه ، بنی عباس و بنی صدر . خیلی جا خوردم . گفتم : عباس این بنده خدا چی می گه ؟ 

گفت بقیه اش رو گوش کن . بعد از این که نوار تمام شد بابایی جزوه ای به من داد که در آن خطاب به بنی صدر نوشته بود : هرچه امام گفت شما برعکس عمل کردی یا خودت را درست کت یا درستت می کنیم .

بابایی با محجوبیتی که داشت به من گفت : اگه می شه فردا نرو ... . »

بخشی از کتاب لبیک در آسمان صفحه 29 تا 31

این کتاب  در 160 صفحه و در قطع رقعی به چاپ رسیده است .