دهکده خاک بر سر

کتاب پیش رو در 408 صفحه همراه با پیوست آلبوم تصاویر ، توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است . مهم ترین نکته ای که در این کتاب مورد توجه است ، این است که نویسنده تلاش کرده است تا با رویکردی طنز خواننده را با خود تا پایان کتاب همراه کند . 

بخشی از این کتاب زیبا و جذاب را مطالعه بفرمایید : تلویزیون خداحافظ : صفحه 155 :

آن روزی که رفتیم کانفرما برای خرید وسایل منزل ، جلوی قسمت تلویزیون ها سی ثانیه ای استادیم . سی ثانیه همفکری در حد مذاکرات هسته ای برای اینکه آیا در این هفت ، هشت ماه باقیمانده تلویزیون داشته باشیم یا نه . بر خلاف تیم هسته ای خیلی زود به نتیجه مشترک رسیدیم . ما توی ایران هم اهل تلویزیون دیدن نبودیم . چه رسد به اینجا که نه زبانشان را می فهمیم و نه از تماشای فرهنگشان لذت می بریم اما اینجا همه چیز پولی است . حتی تصمیم برای نداشتن تلویزیون هم هزینه دارد . مستر اسمیت قبل از ما تلویزیون داشته و این یعنی شیر فلکه تلویزیون این خانه بر خلاف سوئیت قبلی باز است . برای اینکه الکی هر ماه بیست فرانک هزینه اشتراک تلویزیون ندهیم ، زنگ می زنیم اداره تلویزیون تا کسی بیاید و سوراخ آنتن تلویزیونمان را پلمپ کند تا مطمئن شوند ما از تلویزیون استفاده نمی کنیم . روزی که مامور اداره تلویزیون آمد خیلی تعجب کرد از اینکه تلویزیون نمی خواهیم . چند بار پرسید که مطمئنید ؟ ! در حالی که بیست فرانکش را کنار لیوان آبش روی میز می گذاشتیم به هم نگاه کردیم و با لبخند گفتیم : مطمئنیم . دوست داشتم ادامه بدهم : اصلا شاید این یکی از بهترین تصمیم های زندگی مان باشد . اما انگلیسی بلد نبود . آبش را خورد و پولش را برداشت و یک بار دیگر با تعجب نگاهمان کرد و رفت .