مرد نامرئی

موضوع کتاب مرد نامرئی داستان هایی بنابر واقعیت های زندگی جوانان امروزی ست .

این کتاب در قالب طنز است و دفتر دوم مجموعه نامرئی ها به قلم سیمیندخت بهزاد پور است .

داستان خصوصا از نوع قالب طنز یکی از راه ه های بیان نمودن جامعه و نقد و گاه آیینه نمودن مطالب اجتماعی و یکی از موضوعات مورد استقبال مطالعه در جامعه امروزی ست .

این کتاب در 31 صفحه و توسط انتشارات تلاوت آرامش به چاپ رسیده است

« امروز ما برای جلب نظر یک دختر ، ساعت ها زیر دست آرایشگر می شینیم و بدترین درد ها و زجر ها را برای برداشتن ابرو و کوتاه کردن موهای صورت بخود تحمیل می کنیم ، مدت ها موها را زیر سشوار و ژل ، این طرف و آن طرف می کشیم ، گاه برای بزرگ شدن چشم آن را آرایش می کنیم ، برای زیبا شدن دست ، ناخن ها را بلند کرده و مانیکور می کنیم ، برای طنازی ، لباس نازک و تنگ و شلوار های فاق کوتاه می پوشیم ، آیا این هیبت به یک ظالم می خورد ؟ ... شما بگویید چه چیزی از مردانگی ما باقی مانده است که با آن ته مانده ها ظلم کنیم ؟

...

آرایشگر دستی به داخل موهای سرم برد و گفت : می خواهید موهایتان را های لایت کنم ؟ من که اصلا اسم این آرایش را نشنیده بودم ندانستم چه می گوید ، بنظرم رسید می خواهد صورت دیگری از آرایش و کوتاه کردن موهایم را به نمایش گذارد ، لذا مخفیانه دستی توی جیب هایم برده و بدون آنکه آرایشگر بفهمد پول هایم را شمردم ، به اندازه ای بود که بتوانم یک تجربه دیگر را هم امتحان کنم لذا از روی کنجکاوی گفتم دست به کار شو و در حالتی که می خواستم تیشه به ریشه مردانگی ام بزنم با تمرکز به او زل زدم ، او کلاهی پلاستیکی را تا بیخ وجودم گرفت ، به زحمت به سرم کشید و با چنگک موهایم را از آن بیرون کشید ، شبیه یک جوجه تیغی که ظرف ماستی را سرش برگدانند شدم ... »

بخشی از متن کتاب مرد نامرئی صفحه 10 و 12