قصه های امیرعلی 2

اثر پیش رو یکی از مجموعه داستان های امیر علی است که شامل داستان های طنز کوتاه و ساخته ی ذهن خود نویسنده می باشد ، لازم به ذکر است که در داستان از شخصیت های خانوادگی نویسنده مانند خواهرش مریم و شوهر خواهرش فرهاد و دوست بامرام و خنگ اش مهران استفاده شده است .

جالب است بدانید که در اثر پیش رو ، دو مقدمه در مورد داستان های امیرعلی از زبان منصور ضابطیان ؛ نویسنده و مجری توانمد رادیو هفت و محمد صوفی ؛ کارگردان سینما در پاییز 91 روایت شده است . 

یکی از مزیت های مهم این کتاب این است که نویسنده علاوه بر دارا بودن ذهن کنجکاو و فعالی که در نوشتن دارد ، در زمینه ی بازیگری و تائتر هم استعداد بی نظیری دارد و این باعث شده است که که داستان های کتاب با شرح اتفاقات و بیان احساسات همراه باشد و مخاطب می تواند خود را به جای شخصیت داستان تصور کند .

" بخشی از متن "

خاطرم هست در روز های پایانی دبیرستان ، مسئوولین محترم مدرسه ، اردویی تدارک دیدند تا لابد آن همه خفت و خواری ، فلاکت و شب بیداری ، مشق و تکلیف و گرفتاری که ظرف آن همه سال ذره ذره به ما تحمیل کرده بودند و یک روزه از دل ما در بیاورند ، باشد که با روحیه ای مضاعف و دلی پر امید آماده ی کنکور شویم !

استاد در طول چهل کیلومتر مسیر آن مسافرت برون شهری از هیچ تلاشی برای انقراض سلسه ی تعصاب همسفرانش فروگذار نکرد ، نخست آنکه به واسطه ی یک تعارف نیم بلند از آقای ناظم که : اگه کسی صداش خوبه ، یه آوازی بخونه شاد شیم . روح و جان همه را با آن صدای نخراشیده و سلیقه بی مثالش سمباده کشید . عصاره ی فرزانگی ، پشت سطل کوچک پلاستیکی معروفی که منظوری مشخص در برخی وسائل نقلیه عمومی تعبیه شده ، ضرب گرفته بود و در حالی که گویا نمی دانست داریم از شهر خارج می شویم شاد و غزل خوان بود که دسته جمعی به سمت شهر « تهرون » می رویم و لابه لای این حرف ها هم یک خط در میان قربان صدقه ی راننده و کلاچ و و دنده مینی بوس اوراقش می رفت ، و بعد همه را به دیدن پدال گاز و فرمان چپ و چوله ی ماشین و شور و حال خود دعوت می کرد ...

صفحه ی 54 و 54 .