زنی که پشت خزر خواب بود

در اثر پیش رو نویسنده ، زندگی چهار بانو با سختی ها و مشکلاتی که همراه است را روایت می کند که در مسجد مقدس جمکران به غم و غصه ی زندگی هم دیگر گوش سپردنند و با توکل به خدا در پی رسیدن به شخصیت معنوی خود تلاش کردند و الگوی خوبی برای بانوان سرزمین شدند .

یکی از نکاتی که مخاطب با خواندن این رمان به آن پی می برد این است در زندگی هر فردی مشکلات و سختی هایی وجود دارد که فقط می تواند با توکل به خدا و پشتکار قوی به اوج موفقیت برسد و مشکلات زندگی خود را حل کند .

کتاب زنی که پشت خزر خواب بود در 271 صفحه و در انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسیده است .

" بخشی از داستان : خانه ای در سه راه خورشید "

از همان نان هایی که دست دختر همسایه دیده بودی ، خریده ای با هر چیزی که بشود شام درست کرد . آلما و شوهرش هم هر چیز به درد بخوری که از انباری پیدا کرده اند گذاشته اند وسط سالن . سالن کوچکی که یک گوشه اش آشپزخانه ای کوچک تر دارد و یک اتاق که پنجره ای رو به حیاط صاحب خانه دارد و شیشه های آن رنگ شده اند . صندلی و چوب رختی را می گذاری گوشه سالن و پنکه سقفی را روشن می کنی . گیزلار تکه ای از نانی را خریده ای به دندان کشیده و دارد طعم آن را مزمزه می کند . آلما کارتونی را که وسایل آشپزی  و کل خرده و ریز زندگی اش را در آن بسته بندی کرده باز می کند و رنگ و رویی به آشپز خانه اش می دهد . تورال هم می رود سراغ رو به راه کردن اجاق گاز رومیزی ای که تازه خریده است .

پتو های سفریتان را از چمدان ها بیرون می کشی . گرد و خاک طاقچه را می گیری و کتاب های تورال را می چینی روی آن . لباس ها را در تنها کمد اتاق می گذاری و به خانه ای خالی نگاه می کنی . آلما لیست تمام وسایل کوچک و بزرگی را که باید بخرید می نویسد . تورال به گچ ریخته سقف سالن نگاه می کند و می گوید : کوچکه ، خوب نزدیک حرم . خیلی گرون قم .

صفحه ی 103 و 104 .