هزار جان گرامی

قهرمان های یک ملت نمود آرمان های آنان هستند . آنها رویاهای نوجوانان و کودکان را می سازند . انتشارات سوره مهر در این راستا و حفظ این دستمایه ارزشمند در قالب مجموعه رستاخیز جانان که حاصل " فراخوان روایت رستاخیز است تلاش دارد تا قهرمانان انقلاب اسلامی را روایت نماید .

هزار جان گرامی شهادت نامه ای سنگین بر داغ فقدان یک ماتم بزرگ در قالب خاطرات و یادداشت هایی ست که در قالب فراخوان جمع آوری شده و سپس گزینش و تدوین شده است . در این مجموعه نویسنده بر آن است تا با روایت غم و اندوه فقدان " سرباز شهید " با نوشتن و گفتن از روزهای تب دار دی ماه فرصت های همدلی را در غمی مشترک یاددآوری کند .

سی روایت با قلمی روان از زوایه ها و افراد مختلفی از اقشار مختلف در این کتاب به کوشش ساجده ابراهیمی در 280 صفحه تدوین شده است .

« برای من از کودکی ، امام شخصیت محبوبی بوده است . عشقی نبود که مثلا بگویم از فلان زمان شکل گرفت . از وقتی در یادم هست عزیز بود . برای همین در 13 سالگی با فصل آخر ارمیا ، ناخودآگاه اشک ریختم ... من همیشه ارمیا بودم ، در تشییع جنازه امام ، وقتی آن قدر پر پر می زنند که هیچ چیز جز لگد مالی شدن جواب بی قراری هایش نیست . همه ی زندگی هم در نظرم پر زدن بود .

اما حقیقت این بود که ما متولین هفتاد ، ما آدم های پس از جنگ و انقلاب ، ما بچه های دوران صلح و ثبات ، چیز زیادی از پر زدن نمی فهمیدیم . تا دی ماه 98 نمی فهمیدیم . روز شهادت ، هزار بار جمله ی " بکشید ما را " ی امام را گوش دادم و اینجا و آنجا نوشتم ، اما حقیقت این بود که آن جمله را هم درست نمی فهمیدیم . »

بخشی از متن کتاب مجموه رستاخیز هزار جان پرامی صفحه 25