جزیره خرگوش ها

کتاب جزیره خرگوش ها نشر عهد مانا است و داستان سه روباه مکار به نام های پشمالو و گوشتالو و قهوه ایی است که بعد از مدت ها گشنگی برای شکار به جزیره ی دور افتاده ی خرگوش ها می روند و قهوه ایی روباه بزرگ و زرنگ تر است ، خود را خرگوش برتر به خرگوش های بی خبر از همه جا و حیوان ندیده معرفی می کند و آن ها هم باور می کنند و دو تا از خرگوش ها اسیر و طعمه ی این سه روباه حیله گر می شوند و در انتهای داستان خرگوش باهوش که نقشه ی روباه را می فهمد با اجرای نقشه ی زیرکانه این سه روباه مکار را به دام می اندازد ، را روایت می کند .

این اثر در 13 فصل و 80 صفحه توسط سید حسن حسینی نوشته شده و توسط زهره ملکی طراحی شده است .

" بخشی از داستان "

ساعت ها بود که خرگوش ها ی جزیره برای استقبال از « تیتیش » دختر خرگوش سفید به ساحل آمده بودند . اسم دختر خرگوش سفید قبلا چیز دیگری بود ، اما چون به شست و شوی بدنش وسواس داشت ، به پشم و کرک هایش می رسید و لباس های خاصی می پوشید ، به او تیتیش می گفتند و همین اسم برایش باقی مانده بود .

بلاخره انتظارها به پایان آمد و قایق به ساحل رسید . اول قهوه ایی پیاده شد ، بعد از او پنجه باریک و بعد تیتیش . رنگ تیتیش روشن تر از قهوه ایی و پنجه باریک بود و چاق تر به نظر می رسید . به محض پیاده شدن تیتیش ، خرگوش های جزیره به طرفش  رفتند و به دورش حلقه زدند . خرگوش سفید و همسرش سراسیمه به طرف تیتیش رفتند و با خوشحالی او را در آغوش گرفتند ک خرگوش سفید به تیتیش گفت : چرا این قدر چاق شده ای دخترم ؟

صفحه ی 52 .