یک پارچه خانوم

کتاب یک پارچه خانوم نشر کتابستان از مجموعه داستان های طنز است که به مشکلات و سختی های نظیر ازدواج ، شغل ، تحصیل و ... جوانان با دیدگاه طنز پرداخته است .

اثر پیش رو شامل ده داستان طنز با عناوین یک پارچه خانوم ، طنز نویس پول پرست ، شربت جادویی و ... می باشد که در 126 صفحه چاپ شده است .

متنی از کتاب را بخوانید :

" توی خانه قشقرقی به پا شده بود . مامان داد می زد و می گفت :

- تو منو بردی خونه ی اون گیس بریده که آبروی منو ببری .

- اما مامان تو خودت گفتی که بریم ببینیم خونه شون کجاست ؟

- منو هم اغفال کردید و گرنه من اهل باج دادن نبودم.

- حالا که طوری نشده . خواستگاریه دیگه . این مسائل پیش میاد . بلاخره باید با گفت و گو مشکلاتو حل کرد . توی همه ی خواستگاری ها مشکلات هست . مامان ، ادای بابا را در آورد :

- چی چی میگی برای خودت : مشکلات هست پس چرا توی ازدواج ما این مشکلات نبود .

- اتفاقا بود . خوبش هم بود .

- نخیر هیچ مشکلی نبود . زمانی که من و تو می خواستیم با هم ازدواج کنیم، هم پدر و مادر من راضی بودند ، هم پدر و مادر تو .

- عوضش من خودم راضی نبودم منو به زور دادند به تو . ببخشید . تو رو به زور دادند به من ! -

- پس اون گلها چی بود که توی نامزدی به من هدیه کردی ؟

- کدوم هدیه ؟ اون گل ها رو خریده بودم داشتم می رفتم ختم یکی از دوستام که منو به زور آوردن خونه ی شما برای خواستگاری . تو هم فکر کردی گل ها را برای تو خریدم زود از دستم قاپیدی . این قدر عجله داشتی که نزاشتی فرق بین گل عروسی و گل عزا رو برات توضیح بدم .

- آره جون خودت ! پس اون نامه های عاشقانه ...

بابا و مامان همین طور دعوا می کردند و فلاش بک می زدند . حوصله ی این جر و بحث را نداشتم .

آن ها را تنها گذاشتم و به کوچه رفتم . دوست داشتم برای خودم قدم می زدم . "

بخشی از داستان یک پارچه خانوم ، صفحه ی 64 و 65 .