اقیانوس ها چرخ می زنند

در این کتاب تکاور مهدی ارتیانی از رزمندگان دفاع مقدس در مصاحبه با نویسنده به بیان زندگی نامه و خاطرات خود در دوران دفاع مقدس پرداخته است .

مطالب این کتاب با بیانی خودمانی و با نقل مستقیم آقای ارتیانی و مناسب مخاطبین نوجوان خود نقل شده است و معنای اصلاحات در زیر نویس آورده شده تا مخاطب نوجوان در عین درک مطلب اطلاعات عمومی در این زمینه پیدا کند .

کتاب  اقیانوس ها چرخ می زنند از مجموعه قصه های دریا و کاری کم حجم در 100 صفحه از انتشارات سوره مهر می باشد .

در انتهای کتاب تعدادی عکس ضمیمه کتاب شده است .

« نزدیک ساعت نه صبح شده بود . از ساعت ده شب تا نه صبح توی دریا سرگردان و مشغول حرف زدن بودیم . تا چشم کار می کرد دریا بود و بس . در آن هیر و ویر باز شوخی می کردیم و از خنده ریسه می رفتیم .

یک دفعه هلی کوپتر گشت را دیدیم . هلی کوپتر منطقه ما را شناسایی کرد و رفت . یدک کش سفیدی آمد و ما را سوار کرد و به سکوی نوروز برد . بدجور سرما خورده بودم ؛ به طوری که حتی نمی توانستم چشم هایم را باز کنم . برای صبحانه مان نان تازه و پنیر و چای داغ آوردند ...

فرمانده الفتی آمد و گفت : رسیدن بخیر

فرمانده لبخندی زد گفت : " وقتی گفتن شما هشت نفر نیستید ، گفتم نگرانی تون بی توجیه ! من این هشت نفر می شناسم . اینها هیچی شون نمیشه و هر جا برن برمی گردن . "

راست هم می گفت از آن بیدها نبودیم که با هر بادی بلرزیم ... »

بخشی از متن کتاب اقیانوس ها چرخ می زنند صفحه 70 و 71