سبد خرید شما خالی است

پوتین قرمزها

کتاب پوتین قرمزها نوشته فاطمه بهبودی است که در 36 فصل خاطراتی از مرتضی بشیری ؛ بازجو و مدیر جنگ روانی قرارگاه خاتم الانبیا ( ص ) را با زبان مستند گونه ، داستان وار و روان روایت می کند . نویسنده با خاطره ای از بازجویی آقای بشیری از یک افسر رده بالای عراقی کتاب را شروع و خواننده را با خود همراه می کند . در این کتاب راوی به خاطراتی اشاره دارد که در کمتر کتابی آورده شده است .

(0)
زمان باقی مانده
75,000 تومان

اطلاعات بیشتر

مرتضی بشیری مسئول و مدیر جنگ روانی قرارگاه خاتم الانبیا در دوران دفاع مقدس بودند . ایشان در این کتاب خاطراتی از دوران بازجویی از نیروهای عراقی را روایت می کند که از جذابیت خاصی برخوردارند البته ناگفته نماند که ایشان مطالبی را از دوران جنگ روایت می کنند که در هیچ کتابی آن ها را نمی خوانیم و نویسنده نیز در پاورقی های متعدد این ناگفته ها را تکمیل کرده و به بیان جزئیات آن ها پرداخته است .

خانم فاطمه بهبودی در فصل های نخست کتاب به روایت برخی از خاطرات جلسات بازجویی آقای بشیری از نیروهای عراقی و در ادامه به زندگی فردی راوی و چگونگی ورودش به جنگ می پردازد .

پوتین قرمزها در 36 فصل با پیوست پی نوشت ها در انتهای هر فصل و به انضمام تصاویر و اسناد در انتهای کتاب تدوین شده است .

ورقی از کتاب را بخوانید تا با نگارش آن آشنا شوید :

به صندلی اشاره کردم ؛ ولی او روی زمین نشست . فهمیدم در بازجویی مقدماتی همکارنم روی زمین نشسته بودند و او با این کار می خواست خودش را بی تکلیف نشان دهد و من را متاثر کند . برگه بازجویی مقدماتی او را از روی زمین برداشتم و رو به رویش نشستم . مطالبی را که در معرفی او آمده بود از نظر گذراندم : " اهل موصل ، بازنشسته ، ریاست حراست کارخانه ای را بر عهده داشته و او را به زور به جبهه آورده بودند ... "

شق و رقی خود را حتی در حال نشستن از دست نداده بود .

- نظامی منضبطی به نظر می رسید .

گفت : " من گذشته از آنکه نظامی باشم حقوقدان هستم . "

منتظر شدم حرفش را ادامه دهد ؛ ولی قیچی به کلام زد و سکوت کرد . از یک مصلاوی بعید نبود در دادن اطلاعات خست به خرج دهد .

- نام ثلاثی ؟

- سرهنگ پیاده رابح محمد یاسین الصوفی ، به شماره پرسنلی ...

- جناب سرهنگ درباره شماره پرسنلی و اطلاعات مشابه که می دانید در موقعیت عملیات به درد ما نمی خورد در بازجویی مقدماتی گفته اید . وقت آن رسیده بروید سر اصل مطلب .

- بنده از کنواسیون های بین المللی درباره اسرا آگاهی کامل دارن . و باز یک مرتبه سکوت کرد ؛ در حالی که پر حرف به نظر می رسید .

لب های به هم فشرده اش نشان می داد که خودش را مهار می کند .

- خب ؟

- خب من آگاهی از کنوانسیون های بین المللی می دانم ملزم به معرفی خودم و شماره نظامی ام هستم و لاغیر .

پوزخند زدم : " مطمئنید و لاغیر ؟ ! "

به تایید سر تکان داد و لب های بی رنگش بی روح تر شد : " آقای حقوقدان شما با این همه کمالات چرا حقوق اسرای ما را به دولتتان یادآوری نکردید ؟ "

به غیظ نگاهش کردم : " شما که دم از کنوانسیون های بین المللی می زنید طور این حق را برای اسرای ما قائل نمی شوید و چشمتان را روی این همه جنایت جنگی بسته اید ؟ "

هر چند سعی می کرد خود را بی خیال نشان دهد لب بالایش بی اختیار می پرید و دست او را رو می کرد .

- جناب من مسئول اعمال دولت عرا نیستم من درباره حقوق خودم صحبت کردم .

- جناب سرهنگ محض اطلاع شما که حقوقدان و آگاه هستید عرض می کنم که اعمال دولت عراق را مجریان آن دولت به انجام می رسانند که یکی از آن ها شما هستید .

....

-جناب حقوقدان شما می دانید چطور می شود یک اسیر جنگی را اعدام کرد ؟

نگرانی زیر نگاهش خزید . پلاک هایش بی تاب باز و بسته می شد . با هراس گفت : " خلاف قوانین بین الملل است . "

- عجب ! شما که گفتید مقررات بین الملل در کشورهای جهان سوم کاربرد ندارد !

پرسیدم : " سطح تحصیلات شما چیست ؟ "

من من کنان گفت : " دکترای حقوق بین الملل . "

- جناب دکتر می خواهید به شما بگویم این کار چطور امکان پذیر سات ؟

رنگ از رخش پرید و سفید شد .

صفحه 13 و 14

 

 

مشخصات

مشخصات محصول
مولف
فاطمه بهبودی
انتشارات
سوره مهر
تعداد صفحات
389
شابک
9780540306947
وزن
346
موضوع
خاطرات جنگ ایران و عراقخاطرات اسیران عراقی
جلد
شومیز
شماره کتاب شناسی ملی
4637500
قطع
رقعی

دیدگاه ها (0)