من بر می گردم

موضوع کتاب من بر می گردم داستانی عاشقانه مذهبی در مورد زبیده همسر هارون الرشید است . توی قصر هارون و وزیرانش  در مورد شیعه شدن زبیده به شک افتادند . زبیده اما بعد از شهادت امام موسی کاظم علیه السلام دیگر قصر برایش زندان شده و عزم رفتن دارد . هرچند جان او در خطر است اما زبیده از هیچ چیز نمی هراسد . 

او می داند که هارون دشمن شیعیان است و خون ریز و اگر بماند فقط جان خودش در خطر نیست !

او رفتن را برمی گزیند و مال و بانوی قصر بودن را رها می کند و عزم سفر .

این کتاب را فاطمه دولتی در 192 صفحه نوشته و انتشارات جمکران در قطع رقعی به چاپ رسانده است . 

این داستان تاریخی عاشقانه با متنی روان و جذا و داستان هایی نهان از زبیده خواننده را مسیر به مسیر با خود همراه می کند .  

« بعد از تولد امین دوست داشتم با خاطری آسوده برای پسرم مادری کنم اما باید نیمی از حواسم را به حکومت می دادم ، به اینکه هارون عروسک خیمه شب بازی برمکی ها نشود ، که از خاطر نبرد خلیفه بودن فقط زور گفتن و شراب نوشیدن نیست . از سیاست سردر می آوردم ، نشستن پای درس پدربزرگ به من آموخته بود ، زنی سرشار از امید ، پر از هیاهو ، می خواست زندگی کند و رها باشد از زرق و برق ، اما نمی شد ؛ زیرا عشق به هارون و زندگی در قصر دست و پایش را بسته بود .

من هر روز که از زندگی  ام گذشت ، قسمتی از زبیده را ریختم و از نو ساختم اما عقیده ام همان باقی ماندکه بود . دلم بند هارون بود ولی ایمان به آل  علی داشتم ، دو عشق در یک دل . جمع کردن این دو با هم ، نقابی می خواست دائمی ، نقابی که کم کم جزئی از وجودم حق حرف زدن نداشتم . »

بخش از کتاب من برمی گردم صفحه 33