شکار هیولا

موضوع کتاب شکار هیولا به قلم محمد سرشار داستان به دام افتادن پهباد غول پیکر آمریکا به دست سپاه است .

در این کتاب نویسنده داستان زندگی این پهباد را از زبان خود او از ماموریت جاوسی در قندهار تا شکار در ایران را  نقل می کند . آرکیو 170 یکی از پیشرفته ترین پهباد های جاسوسی آمریکاست که با هدایت و زکاوت به دست ایران افتاد . این پهباد به خاطر جثه عظیم به هیولا هم معروف است .

این تیپ پهباد از حدود سال 2005 وارد مرکز جاسوسی سیا شد و به خاطر ویژگی های خاص تا سال 2010 در رده اول پهباد های جاسوسی بود . حافظه خاص ، کنترل ویژه از دور از قابلیت های این تیپ پهباد است .

گرچه امریکا کمی بعد با هک اطلاعات حافظه این پهباد را پاک کرد .

کتاب حاضر گونه ای خاطرات از سه سال حضور این پهباد در سیا و ایران از زبان خودش است . تخیل و کمی اطلاعات همراه جذابیت چاشنی یک رمان خواندنی  و جذاب در پیش چشمان شماست . در انتهای کتاب تعدادی عکس این پهباد ضمیمه شده است .

« هر لحظه به هم نزدیک تر می شدیم . توی دلم خدا خدا می کردم که بترسد و کنار بکشد . اما ته دلم می دانستم که سیمرغ جسور تر از این حرف هاست .

در پانصد متری ، چشم هایش را می دیدم که با قدرت تمام به من خیره شده بود و به هیچ چیز جز تصادف فکر نمی کرد . 

کوتاه آمدم . من فرار کرده بودم تا زنده بمانم ، نه اینکه در کل کل با پهبادی مانند نوجوانی خودم ، تکه تکه بشوم و همین نقطه ی ضعف من شد . تلاش کردم از بالای سر سیمرغ رد بشود ؛ و همین کل شکل بدنه ام را بدون هیچ حفاظی در برابر سیمرغ قرار داد . او هم از این فرصت نهایت استفاده را کرد و با یک ضربه  کوچک بالش به دمم ، کارم را تمام کرد . کله معلق شدم و تعادلم را از دست دادم . همین طور دور خودم چرخیدم و چرخیدم و چرخیدم و پایین آمدم . »

بخشی از کتاب شکار هیولا صفحه 110