قصه های خوب برای بچه های خوب جلد 8

موضوع جلد هشتم مجموعه قصه های خوب برای بچه های خوب نقل قصه هایی زیبا از سبک زندگی و اخلاق و زندگی پیامبر و ائمه اطهار است . در این مطلب کتب مختلفی با قلم های متفاوت ارائه شده است

این کتاب با جلد های پیشین چند تفاوت دارد :

اول در استفاده از منابع متعدد به جای یک یا دو کتاب . دوم مندرجات این کتاب در طول سالها جمع آوری شده و به علت تعداد مطالب بالا سعی شده تا حجم مطالب از اندازه خارج نشود . در مورد هر شخصیت در بخشی جدا داستان های کوتاه نقل شده و نویسنده سعی نموده به خاطر تفاوت خاص موضوع تفاوتی در داستان یا دریافت آن اتقاق نیفتد . 

نگارنده در تمام کتاب های این مجموعه نقل را به شیوه بازگویی داستان انجام داده نه صرفا مثل رو خوانی متن تا ارتباط گیری مخاطب هم افزایش یابد . 

« یکی از پادشاهات فارس ، طبیبی حاذق به خدمت پیامبر فرستاد . وی سالی در دیار عرب بود و اما بیماری پیش او نرفت و معالجه از وی نخواست . پیش پیامبر رفت و گله کرد که مرا برای معالجه یارانتان به خدمت فرستاده اند اما در این مدت کسی به عنوان بیمار پیش من نیامده تا کاری که از بنده برمی آید به جای آرم .

رسول ( ع ) فرمود : " این طایفه به شیوه ی خاصی زندگی می کنند . تا اشتهای زیاد به غذا نداشته باشند ، چیزی نمی خوردند و هنوز سیر نشده اند که دست از خوردن بردارند . "

حکیم گفت : " این است موجب تندرستی ، دیگر مرا کاری نیست . " پس اجازه خواست و به شهر خود بازگشت . " »

بخشی از جلد هشتم کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب صفحه 64