لاجورد

موضوع کتاب لاجورد رمانی جذاب در مورد مقطعی از زندگی اسد الله لاجوردی ست . 

لاجوردی ، مجاهدی که پشت دیوار های زیرزمین خانه اش روسری می دوخت و آن سوی دیوار برای حقیقت در میان فتنه ها و دسیسه ها می جنگید .

وی از شاگردان شهید بهشتی و شهید مطهری بود . او از اعضای مرکزی جمعیت مؤتلفه اسلامی و حزب جمهوری اسلامی بود . در اعدام انقلابی حسنعلی منصور، نخست‌وزیر محمدرضا پهلوی نیز همکاری داشت . با پیروزی انقلاب اسلامی به ریاست زندان اوین رسید و سپس دادستان تهران شد . ایشان تلاش فراوانی جهت مبارزه با گروه‌های جنگ طلب و چپ گرا مثل سازمان منافقین، سازمان پیکار و ... برای برقراری امنیت مردم داشت .

سالها از آن روزها گذشته و حرف های نزده زیادی باقی مانده است . جنگ به شکل دیگرش و بازیگران جدید باقی ست . در چنین شرایطی در کوتاه ترین مدت ممکن ، جای جلاد و شهید عوض می‌شود . جنگیدن در این جنگ ، نه با شلیک گلوله و پرتاب موشک که با قلم فرسایی و فشردن دکمه های صفحه کلید انجام می گیرد . لذا اکرم صادقی ؛ نویسنده کتاب در 253 صفحه بخشی از حقیقت  و زندگی این مبارز را برای علاقه مندان به رشته تحریر در آورده است و انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است .

« مرتضی از اتهامات ملوک خبر داشت و نمی خواست خواهرش حبس ابد بگیرد یا به اعدام محکوم شود و سیاوش بی سرپرست بماند . ملوک روز 30 خرداد چند زن و مرد را با تیغ موکت بری به شدت زخمی کرده بود و نه تنها اظهار ندامت و پشیمانی نداشت بلکه بر درستی کارش اصرار می کرد .

مرتضی مصاحبه ی تلوزیونی لاجوردی را به یاد آورد . او قاطع و به صورت علنی اعلام کرد کسانی که اظهار پشیمانی نکرده اند و در این مقطع زمانی جنگ مسلحانه بهترین استراژدی علیه جمهوری اسلامی است و به آن اعتراف کرده اند ، نمی توانند در این جامعه آزاد باشند . چرا که به محض ورود به جامعه مجددا به جنایات خود ادامه می دهند . »

صفحه 174