جهان آرا
کتاب جهان آرا نوشته ی علی اکبر مزدآبادی ؛ جستاری از زندگی و خاطرات شهید سید محمدعلی جهان آرا است . این کتاب خاطرات همرزمان ، دوستان و خانواده شهید از ولادت تا شهادت این شهید بزرگوار را در بر دارد . در فصل سوم کتاب دستنویس هایی از شهید جهان آرا و در فصل انتهایی کتاب اسناد و تصاویر به جا مانده از جهان آرا و یاران شهیدش آورده شده است .
اطلاعات بیشتر
کتاب پیش رو پنج فصل دارد . که به تفکیک در هر فصل مطالب زیر آورده شده است .
فصل اول که به روایت هم رزمان و دوستان و خانواده ی شهید جهان آرا است شامل مقاطع ولادت ، نوجوانی ، مبارزات قبل از انقلاب می باشد و هم چنین توضیحاتی را پیرامون گروه حزب الله و منصورون ، پیروزی انقلاب و حوادث پس از آن به خصوص غائله ی خلق عرب ، ناامنی های قبل از جنگ ، آغاز جنگ و مقاوت چهل و چهار روزه ی مدافعین خرمشهر ، اتفاقات پس از سقوط خرمشهر و روایت شهادت در بر می گیرد .
فصل دوم روایت خانم اکبرنژاد همسر شهید جهان آرا است که به تفصیل درباره ی زندگی خود ، ازدواج با جهان آرا ، آغاز زندگی مشترک ، هجرت به خرمشهر ، رجعت به تهران و حوادث و اتفاقات این مقطع زمانی تا شهادت جهان ارا روایاتی را بیان کرده است .
در فصل سوم دستنویس هایی از شهید جهان آرا را که در قالب یک سررسید به جا مانده است آورده شده است . وی از 5 دی ماه 1359 تصمیم به درج گزارشات روزمره خود گرفته و تقریبا تا یک ماه این کار ادامه داده و در 6 بهمن ماه 1359 آخرین مشاهداتش را نوشته است .
در فصل چهارم مصاحبه ای که شهید سید محمد علی جهان آرا با مهدی کیانی ، حجت الاسلام عراقی و تیزمغز در رابطه با تحرکات و اقدامات خرابکارانه ی گروهک مجاهدین خلق موسوم به منافقین در واحد تبلیغات سپاه آبادان برگزار شد آورده شده است .
فصل پنجم و انتهایی کتاب نیز مروری است بر اسناد و مدارک و تصاویر به جا مانده از جهان آرا و برخی یاران شهیدش .
صفحه 90 را به روایت از هم رزمان شهید بخوانید :
روز اول جنگ جهان آرا در اهواز بود . وقتی به خرمشهر آمد بلافاصله نیروها را سازماندهی کرد. وضعیت شهر کاملا به حالت جنگی درآمد و درگیری در تمام نقاط خرمشهر وجود داشت . عراق به حدی گلوله روی خرمشهر می ریخت که ما قادر نبودیم از یک کوچه به کوچه ی بعدی برویم . بارانی از آتش روی سرمان بود . دست مان از لحاظ مهمات و تجهیزات جنگی بسیار بسته و کاملا در مضیقه بودیم . همان روزهای اول جنگ وقتی یکی از کماندوهای عراقی را اسیر گرفتیم به ما گفت : " در حال حاضر به غیر از کاتیوشا و توپ های خمسه خمسه و بمباران هوایی فقط صد و بیست قبضه آتش باز و خمپاره روی این شهر کار می کند . شما چطور توانستید تا حالا در این جا بمانید ؟ ارتش ما متحیر مانده که شما چطور مقاومت می کنید ؟ "
در مقابل تمام اسلحه ی ما آرپی جی و ژ - 3 بود ؛ ژ- 3 ای که تا چند تا شلیک می کردی گیر می کرد و از کار می افتاد . ما چهار تا تانک داشتیم که متعلق به ارتش بود . لوله های این تانک ها ترکیده و بلا استفاده در گوشه ای از شهر افتاده بودند . ( سید عبدالعباس بحرالعلومی فر )
مشخصات
دیدگاه ها (0)
لطفا پیش از ارسال نظر، این موارد را مطالعه کنید:
این محصولات ساخته و پرداخته هنرمندانی است که نظرات شما را میبینند و از آن بهرهمند میشوند؛ پس لازم است محتوای ارسالی شما منطبق برعرف و شئونات جامعه و با بیانی دوستانه و عاری از لحن تند، تمسخرو توهین باشد. طبیعتاً نظرات دلگرم کننده شما موجب شکوفایی ذوق هر هنرمند خواهد بود. از ارسال لینک سایتهای دیگر و ارائهی اطلاعات شخصی نظیر شماره تماس، ایمیل و آیدی شبکههای اجتماعی پرهیز کنید. در نظر داشته باشید هدف نهایی از ارائهی نظر دربارهی کالا، ارائهی اطلاعات مشخص و مفید برای راهنمایی سایر کاربران در فرآیند انتخاب و خرید یک محصول است. ما در این قسمت به نظرات و سوالات شما در اسرع وقت پاسخ میدهیم، پس شکیبایی پیشه کنید. سوالات شخصی خود، مبنی بر پیگیری سفارشات یا مشکلات در ثبت خرید را از طریق تماس با فروشگاه مرتفع کنید. هرگونه نقد و نظر در خصوص سایت ربیع، مشکلات دریافت خدمات و درخواست کالا و نیز گزارش تخلفات را از طریق تماس با شمارهی 02591002425 در میان بگذارید و از نوشتن آنها در بخش نظرات خودداری کنید.