سبد خرید شما خالی است

عباس دست طلا

کتاب عباس دست طلا بخشی هایی از زندگی حاج عباس علی باقری از رزمندگان بخش اصناف دوران دفاع مقدس است . روایت کتاب از  آبان ماه سال 59 آغاز می شود از جایی حاج عباس که شغلش تعمیر ماشین است تصمیم می گیرد برای دو هفته به جبهه برود و ببیند در آن جا چه کاری از دستش برمی آید . ورود به پادگان اسلام آباد و تلاش برای نشان دادن توانایی های فنی او در تعمیر جیپ آغازی می شود برای ادامه فعالیت او .

(0)
زمان باقی مانده
12,000 تومان

اطلاعات بیشتر

دفاع مقدس صحنه حماسه و هنر آفرینی اقشار با شغل ها و از سنین مختلف بود . روایت هر کدام هم جذابیت خود را دارد . محبوبه معراجی پور خاطرات این رزمنده جهادی و پدر شهید را تدوین و نشر فاتحان منتشر کرده است .

موضوع کتاب عباس دست طلا خاطرات حاج عباس علی باقری از حضور در جبهه هست .

روایت کتاب از  آبان ماه سال 59 آغاز می شود از جایی حاج عباس که شغلش تعمیر ماشین است تصمیم می گیرد برای دو هفته به جبهه برود و ببیند در آن جا چه کاری از دستش برمی آید . ورود به پادگان اسلام آباد و تلاش برای نشان دادن توانایی های فنی او در تعمیر جیپ آغازی می شود برای ادامه فعالیت او و تشکیل تیمی 9 نفره با دوستانش زیر نظر شهید چمران و معرف شدنش با نام عباس دست طلا . 

بخش دیگری از کتاب نیز به حضور او دراهواز و ادامه فعالیتش در این منطقه اختصاص دارد .

بخشی از کتاب عباس دست طلا صفحه ی 73:

« هرچه بیشتر کار می کنم ، بیشتر لذت می برم . همه را در مدت پانزده روزی که مانده ایم ، درست می کنیم . روز آخر جمع جور کرده ایم تا برگردیم تهران و شهر خودمان که چند بسته شیرینی کرمانشاهی به ما می دهند . شهبازی می گوید : شما توی این پانزده روز ، به اندازه ی یک سال برایمان کار کردید . شماره تان را بدهید تا اگر کار ضروری پیش آمد ، به شما اطلاع بدهیم نه کس دیگری . من هم شماره ام را می دهم و پس از خداحافظی و روبوسی ، سوار ماشین می شویم . در راه بازگشت به تهران هستیم که با خودم فکر می کنم بهتر است از این به بعد خودم سرگروه شوم و نیرو به جبهه بیاورم ؛ اما نه نیرویی که بخواهد چند روزه بیاید و برگردد . »

مشخصات

مشخصات محصول
مولف
محبوبه معراجی پور
انتشارات
فاتحان
تعداد صفحات
248
شابک
9786006033532
وزن
279
موضوع
داستانی از زندگی حاج عباس علی باقری در دوران دفاع مقدس
جلد
شومیز
شماره کتاب شناسی ملی
2897199
قطع
رقعی

دیدگاه ها (0)