شاهرخ حر انقلاب اسلامی

بعضی از کتاب ها را نمی توانی زمین بگذاری . کتاب شاهرخ حر انقلاب اسلامی از این جنس است . کتاب پیش رو در مورد شهید ضرغام از جمله شهدایی ست که در سالهای قبل از انقلاب پیشینه خوبی نداشت اما همچون حر عشق امام حسین او را از ورطه ظلمات نجات داد و در تاریخ جاودانه کرد .

این شهید بزرگوار در تهران متولد شد . در کودکی یتیم شد در آغاز جوانی تا نایب قهرمانی در کشتی پیش رفت اما رفقای نااهل او را به سقوط سوق دادند . دعای مادر اما سرانجام او را نجات داد و او را مرید امام کرد . اینقدر که با زبان عامه ولایت فقیه را برای دوستانش بیان کرد و آنها را هم مرید امام نمود . بعد از حصر آبادان اینقدر شجاعت نشان داد که دشمن برای سرش جایزه تعیین کرد . در نهایت هفدهم آذر 59 در شمال آبادان شهید شد اما هیچ وقت پیکرش برنگشت .

بخشی از کتاب شاهرخ :

"  خسته از ماجرای گنبد ( گنبد کاووس ) بودیم . اما خبر رسید کردستان به آشوب کشیده شده . گروهی از کردها از طرف صدام مسلح شدند . آنها مرداد 1358 ، همه شهرهای کردستان را به صحنه ی درگیری تبدیل کردند ...

امام پیامی صادر کرد : " به یاری رزمندگان در کردستان بروید . "

شاهرخ دیگر سر از پا نمی شناخت . با چند نفر از دوستانش که راننده بودند صحبت کرد . ساعت سه عصر ( یک ساعت پس از پیام امام ) شاهرخ با یک دستگاه اتوبوس ماکروس در مقابل مسجد ایستاد . بعد هم داد می زد کردستان بیا بالا ، کردستان

آمدم جلو و گفتم : شاهرخ ، آخه آدم این طوری نیرو می بره برا جنگ صبر کن شب بچه ها میان ، از بین اونها انتخاب می کنیم .

گفت : من نمیتونم صبر کنم . امام پیام داده ، ما هم باید زود بریم اونجا .

ساعت چهار عصر ماشین پر شد . همه از بچه های کمیته و مسجد بودند . "