شرح اسم ماه جلد اول
دیری است که از همه اسم ها و رسم ها گذشته ام و به اسم ماه رسیده ام ... نه ماه رفته در محاق ، و نه حتی هلال پر طمطراق ؛ ماه تمام ... بدر کامل ! کتاب شرح اسم ماه نوشته حسین سروقامت توصیفی عاشقانه و ادیبانه است از یاران اباعبدالله ؛ کسانی که با خون قلب خویش شرحی نگاشتند بر اسم ماه . در جلد اول این کتاب به شرح حال شانزده تن شهدای بنی هاشم و دو تن شهدای نماز ظهر عاشورا پرداخته شده است .
اطلاعات بیشتر
کتاب شرح اسم ماه ، عاشقانه ای با مه پاره های کربلا نوشته حسین سروقامت است که ایشان در توضیح این کتاب می گویند:
در مورد امام حسین علیه السلام کتاب زیاد نوشته شده ، اما در مورد یاران ایشان کتاب بسیار کم است به خاطر همین در این موضوع ورود کردم جمعی از این شهدا با گمنامی وارد کربلا شدند و با فداکاری به نهایت شهرت رسیدند که تا ابد اسمشان در زبان و قلمها جاری است .
این شهدا مظلومند بعضی ها را ما حتی یکبار هم اسمشان را نشنیده ایم و قابلیت اینکه این افراد توانستند اصحاب امام حسین علیه السلام باشند بسیار شیرین و مرموز است به خاطر همین وارد این موضوع شدم .
من به دنبال کشف راز این کلام حضرت زینب سلام علیها در ضیافت ابن زیاد بودم که فرمودند : « ما رأیت الا جمیلاً » من می خواستم بدانم که در روز عاشورا حضرت زینب سلام علیها چه دید که همه اش زیبایی بود ؟ که بعد از ورود به این موضوع زیبایی هایی بسیار شگفت آور دیدم در سر تا سر جریان کربلا کدها و سیگنال هایی هست که راز کلام حضرت زینب سلام علیها را کشف می کند که کشف آن ها کشف کربلاست و دریافت این سیگنال ها راز ماندگاری کربلاست .
نویسنده نام مبارک شهدا را از زیارت ناحیه غیرمشهور و زیارت رجبیه امام حسین علیه السلام ذکر کرده است .
در تالیف این اثر از مقاتل و منابع معتبر فارسی و عربی و هم چنین منابع جدید و قدیم به صورت هم زمان استفاده شده و دقت شده است تا حد امکان از منابع دست اول استفاده شود .
صفحه ای از کتاب را بخونید :
رفت سوی عمو ؛ خرامان و دامن کشان ... و اذن میدان خواست . نه تنها او در عاشورا احدی بی اذن و اجازه حسین به میدان نرفت .
تشرفی و سلامی و اذنی این ادب همه عاشوراییان بود .
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد !
او اما اجازه نیافت . بهانه خردی سن او بود . آن برادرزاده چنان دست در گردن عمو انداخت و گریه کرد که اشک عمو را هم درآورد ؛
آن گاه همه حرم نیز با آنان گریست .
برخی گفته اند : آن قدر گریستند که هر دو از هوش رفتند !
از او اصرار و از حسین انکار ... قاسم چه کند ؟ اساسا با این عموی مهربان چه می توان کرد ؟
خود را روی پاهای عمو انداخت . دائم دست و پای عمو را بوسه می زد و خواسته اش را تکرار می کرد .
اف بر دنیا ! قلم اینجا سر می شکند . آیا دیدن همین یک صحنه کافی نبود که دشمن از راهی که به ناحق پیموده ، بازگردد ؟!
صحنه ای که به راستی دل سنگ را آب می کند .
همه همت خویش را به کار بست و اذن میدان گرفت .
گفت پیغامبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری
از عمو جدا شد در حالی که به پهنای صورت اشک می ریخت .
دشمن دارد از دور نظاره می کند ، نه زرهی مناسب او بود نه کلاه خودی و نه اسلحه ای و چکمه ای
صفحه 118 کتاب را مطالعه کردید .
مشخصات
دیدگاه ها (0)
لطفا پیش از ارسال نظر، این موارد را مطالعه کنید:
این محصولات ساخته و پرداخته هنرمندانی است که نظرات شما را میبینند و از آن بهرهمند میشوند؛ پس لازم است محتوای ارسالی شما منطبق برعرف و شئونات جامعه و با بیانی دوستانه و عاری از لحن تند، تمسخرو توهین باشد. طبیعتاً نظرات دلگرم کننده شما موجب شکوفایی ذوق هر هنرمند خواهد بود. از ارسال لینک سایتهای دیگر و ارائهی اطلاعات شخصی نظیر شماره تماس، ایمیل و آیدی شبکههای اجتماعی پرهیز کنید. در نظر داشته باشید هدف نهایی از ارائهی نظر دربارهی کالا، ارائهی اطلاعات مشخص و مفید برای راهنمایی سایر کاربران در فرآیند انتخاب و خرید یک محصول است. ما در این قسمت به نظرات و سوالات شما در اسرع وقت پاسخ میدهیم، پس شکیبایی پیشه کنید. سوالات شخصی خود، مبنی بر پیگیری سفارشات یا مشکلات در ثبت خرید را از طریق تماس با فروشگاه مرتفع کنید. هرگونه نقد و نظر در خصوص سایت ربیع، مشکلات دریافت خدمات و درخواست کالا و نیز گزارش تخلفات را از طریق تماس با شمارهی 02591002425 در میان بگذارید و از نوشتن آنها در بخش نظرات خودداری کنید.