امیر من

خانم نرجس شکوریان فرد از مولفین پرتلاش در حوزه داستانی هستند که از معروف ترین آثار ایشان میتوان رنج مقدس ، از کدام سو ، هوای من ، اپلای و ... را نام برد 

کتاب امیر من ایشان در ادامه کتاب های مادر و پدر ایشان در سایز پالتویی نوشته شده است و با زبانی گیرا و جذاب 41 داستان کوتاه و جذاب برای آشنایی با امام حسین ( ع ) از تولد ایشان تا واقعه عاشورا را شامل می شود که دنیای آن روز را با دنیای امروز ما را مقایسه می کند .

قلم خانم شکوریان فرد در کتاب امیر من را می توانید در متن زیر مطالعه کنید :

داستان 33

کاروان غریبانه اما با نگاه بر حسین پیش می رفت .

خبری از استقبال کوفیان نبود جز پیش قراول سپاه عبیدالله . حر با هزار سوار . هزار سوار تشنه !

امام قبل از حرکت فرموده بود :

_ مشک ها را پر کنید .

حر آمده بود برای محاصره ی امام و حسین آب آورده بود برای رفع عطش آنها !

حتی اسب ها را سیراب کردند !

خود امام به لبان تشنه آب رساند !

حر دستور داشت که نگذارد حسین به کوفه برود و نه به مدینه .

دوم محرم کاروان غریب رسید به کربلا !

به همان سرزمینی که حسین نامش را شنید آرام لب زد

_ سرزمینی که خون های ما در آن می ریزد !

( منتهی الامال ، ج 1 )

حر روز عاشورا متحر شد ... می لرزید و با خودش زمزمه می کرد :

_ متحر شده ام بین بهشت و جهنم !

پیش قراول سپاه حسین شد و سر بر دامان امام هم شهید شد !

امام با او نجوا کرد ؛ تو حری ... آزاد و آزاده ... همان طور که مادرت اسمت را گذاشت . آزادمردی در دنیا و آخرت !

امام دینا در حافظه اش ثبت کرد

که حسین لشکر دشمن را سیراب کرد ... و ماند علی اصغرش تشنه و بی تاب

که عصر عاشورا علمدار لشکرش رفت تا آب بیاورد برای دخترکان تشنه !

دخترکان کوچک را دیده اید !

همان ها عصر عاشورا دل عباس را کباب کردند !

تشنه شده بودند ...

اصلا بگذار برات روضه ی عطش حسین را بخوانم

تشنه بود حسین ... لب هایش خشک ... از زخم های بدنش خون جاری ... تصاویر را دود اندد می دید ...

خسته بود حسین ... یارانش را یکی یکی به خیمه آورده بود ... یاران غرق در خونش ...