سبد خرید شما خالی است

سند گمنامی

کتاب سند گمنامی زندگی و خاطرات شهید مدافع حرم احمد مکیان ، از کودکی تا شهادتش را درشش فصل از زبان خانواده دوستان و اطرافیان بیان می کند که همراه با عکس و وصیتنامه ایشان است . شهید احمد مکیان از رزمندگان لشکر فاطمیون بود و طبق وصیت ایشان در قطعه 31 مدافعان حرم بهشت معصومه شهر قم به خاک سپرده شدند .

(0)
زمان باقی مانده
10,000 تومان

اطلاعات بیشتر

کتاب سند گمنامی در شش فصل از زبان خانواده ، دوستان ، آشنایان و همرزمان شهید به معرفی طلبه شهید احمد مکیان می پردازد . که این خاطرات از کودکی تا شهادت این شهید بزگوار را شامل می شود .

شهید احمد مکیان در نیمه آبان ماه سال 1373 در خانواده ای مذهبی در خوزستان به دنیا آمد . وارد حوزه علمیه شدند و شروع به فعالیت های فرهنگی کردند و ایشان با شروع جنایات داعش در منطقه برای حضور در سوریه و جهاد در راه خدا احساس وظیفه کرد . با کمک یکی از دوستان و حضور در تیپ فاطمیون با هویتی افغانی وارد صحنه نبرد شد و نامش را در زمره مدافعان حریم اهل بیت علیه السلام ثبت کرد .

پس از چند مرحله حضور در جبهه های نبرد احمد با مشورت خانواده تصمیم گرفت ازدواج کند .آشنایان فکر می کردند ازدواج مانعی برای حضور او در منطقه شود . ولی ضمن علاقه ای که به خانواده و همسرش داشت مدت کوتاهی پس از ازدواج مجددا عازم میدان های نبرد شد و در تاریخ 17 خرداد 1395 در سوریه به شهادت رسیدند .

راوی پدر شهید :

دفعه آخری که آمده بود یک روز مادرش برایش ناهار مرغ درست کرده بود . وقتی سفره را اتداخته بودند احمد برنامه ای درباره شهدا آماده می کند که توی تلویزیون ببینند . مادر و خانمش می گویند صبر کن بعد از ناهار می بینیم .

همین که سفره را پهن می کنند احمد عمدا برنامه را پخش می کند . مادر و خانمش پای برنامه شروع می کنند به گریه کردن . احمد هم از فرصت استفاده می کند و تمام مرغ را می خورد !

بعد تلویزیون را خاموش می کند تا آن ها را آرام کند . می گوید : اینو پخش کردم که مرغ ها رو بخورم چون دیدم کمه . چرا نصف مرغ درست کردید ؟ خواستید یه مرغ درست کنید روای همسر شهید :

بعضی وقت ها که می آمد نمی گذاشت دست به سیاه و سفیذ بزنم . از آشپزی گرفته و غذا پختن تا تمیز کردن خونه . همه را انجام می داد . من را از آشپزخانه بیرون می کرد . می گفت : تا من هستم نیازی نیست شما زحمت بکشی .

هر وقت که از سوریه بر می گشت کمی استارحت می کرد . بعد آماده می شدیم و می رفتیم بهشت معصومه ( س ) سلامی به شهدا می کردیم . بعد می رفتیم دنبال گشت و گذار .

مشخصات

مشخصات محصول
انتشارات
معارف
تعداد صفحات
104
شابک
9786004411127
وزن
121 گرم
موضوع
وصیتنامه شهیدان ایرانسرگذشتنامه شهیدان سوریهخاطرات شهید مدافع حرم احمد مکیان
جلد
شومیز
شماره کتاب شناسی ملی
4705930
قطع
رقعی

دیدگاه ها (0)