سبد خرید شما خالی است

زن آقا

کتاب زن آقا روایت خاطره نوشت زهرا کاردانی از سفر خود و همسر طلبه اش برای تبلیغ در ماه رمضان به یکی از شهرهای استان فارس است و در آن جا با اتفاقاتی روبرو می شوند . این کتاب شامل 32 خاطره نوشت از این نویسنده است .

(0)
زمان باقی مانده
37,000 تومان

اطلاعات بیشتر

زهرا کاردانی متولد 21 آذر سال 1368 در شهر مشهد و دارای مدرک کاردانی گرافیک از دانشکده الزهرا مشهد و طلبه سطح دو جامعه الزهرا است . در کتاب زن آقا به بیان خاطرات تبلیغ خود و همسرش در جنوب ایران می پردازد .

این کتاب 32 خاطره از دوران تبلیغ در سی روز ماه رمضان را شامل می شود . که در آن با زبان زیبا و ادبی به حال و احوال آن منطقه در یکی از شهرهای استان فارس می پردازد .

در یکی از داستان ها می خوانید :

رسیده بودیم به بحث حجاب . حد و حدودش را گفتم و تاکید کردم پوشاندن پا مثل سایر اعضا واجب است . دهان ها باز مانده بود . یک نفر از لای چادر گلدار نارنجی اش پرسید : خانوم پا ؟

جواب مثبتم همهمه را بیشتر کرد .

- کی پاهای سیاه سوخته ما رو نگاه می کنه ؟

- پس چرا توی نماز پوشوندنش واجب نیست ؟

- یعنی همیشه باید جوراب بپوشیم ؟

- اینجا ؟ همه مسخره می کنن .

راست می گفتند . آنجا برای لباس پوشیدن چیزی که در نظر گرفته می شد فرار از گرما بود . چادرهای نازک دامن های کودری بلند ، روسری های نخی و دمپایی لا انگشتی . حالا من یک کاره از راه رسیده بودم و یک جفت جوراب نایلونی ضخیم به این ها اضافه کرده بودم ! به پاهایشان نگاه کردم استخوانی و آفتاب سوخته بودند . مرجع تقلید درونم می گفت این پاها زیبایی ندارند که پوشاندنش لازم باشد . داشتم کم کم از خودم خجالت می کشیدم که شنیدم که گرمای هوا را رها کرده اند و بیشتر از مسخره شدن حرف می زنند . می گفتند آنجا فقط یک خانم چادر ضخیم و جوراب می پوشد که همه از جمله خودشان به اندازه یک کتاب پشت سرش صفحه گذاشته اند . حالا خودشان بیایند همان امل بازی را در بیاورند که زن علی انجام می دهد ؟

برای یک لحظه ساکت شدند . یک نفر با کلید تاروپود فرش را می شکافت . چند نفر طوری نگاهم می کردند که یعنب " این کار رو با ما نکن " من دهان مرجع درونم را گرفتم و لبخند می زدم . رعنا آرام گفت : ببخشید شما به ما می گید جوراب بپوشیم خودتون هم جوراب کلفت می پوشید . اما ...

سرش را انداخته بود  پایین . سمیرا خواهرش کنارش نشسته بود . آرام تر زیر لب گفت : مگه نشنیدی زن آقا درباره غیبت چی گفت ؟

رعنا صاف مرا نگاه کرد و بقیه حرفش را خورد . آنجا فقط درباره یک نفر غیبت می شد . منور ! کی حرف های منورشان تمام می شد ؟

مشخصات

مشخصات محصول
مولف
زهرا کاردانی
انتشارات
سوره مهر
تعداد صفحات
162
شابک
9780840328441
وزن
165 گرم
موضوع
داستان فارسی قرن 14سفرنامه
جلد
شومیز
شماره کتاب شناسی ملی
5489159
قطع
رقعی

دیدگاه ها (0)