از سیادت تا وزارت

کتاب از سیادت تا وزارت که در مورد آشنایی با مبانی رشد در هفت سال اول ، دوم و سوم کودکان است از مجموعه سخنرانی های استاد محمدجعفر غفرانی توسط آقای یاسر رضازاده تهیه و تنظیم شده است . این کتاب از مجموعه کتاب های چهار دیواری در کف آسمان است که در سه بخش به نگارش در آمده است .

در مقدمه کتاب می خوانید امام صادق ( ع ) فرمودند : هنگامی که کسی را دوست می داری ، او را از این محبت آگاه کن ، زیرا این کار دوستی بین شما را محکم تر می کند .

و این کتاب یک یادآوری است ... یادآور محبتی ناب و چشیدنی از خوبان و صالحانی که با کلماتی طیب و عملی صالح ، هدایتی ذاکرانه را برای ما رقم زدند . یادآور کرامت رسول کریم و اهل بیت مکرم ایشان .

پیش روی انسان راهی بس سخت و دشوار قرار دارد . حرکت در این مسیر پر مشقت نیازمند چراغی است به نام عقل که باید به وسیله ادب عبودیت در هفت سال دوم فعال شده باشد . این حد از قانون مندی را تنها کسانی می توانند تاب بیاورند که در هفت سال اول کرامت و سیادت درونی شان بواسطه والدین رعایت شده باشد . لذا ثمره رعایت سیادت کودکان در هفت سال اول فعال شدن قوه تفکر و ادب عبودیت است که در دوره های بعد او را از ظلمت جهل و بردگی خارج و به اوج مقام بندگی سوق خواهد داد .

عناوین بخش ها عبارتند از :

بخش اول :

سیادت در رشد ( آشنایی با مبانی رشد در هفت سال اول )

در این بخش به کلیات رشد در دوره اول اشاره دارد و به موضوعاتی همچون مرحله ای بودن رشد ، مراحل و دوره های رشد ، مراحل رشد ، دوران امیری ، نوازش ، تغذیه ، بازی ، لباس بچه ، امر و نهی راه حریص نشدن ، رشد اجتماعی ، امانت ، شناحت خدا ،  ترساندن کودک ، سیادت پدر و مادر و ... اشاره می کند . مقداری از شناخت خدا را مطالعه کنید :

بچه تنها کسی را که پیش از همه می شناسد و بیش از همه در شناخت او تاثیر می گذار مادر است . پیامبر اکرم ( ص ) می فرماید که : نفوذ حرف مادر بسیار بیشتر از دیگران است . فرزند که به دنیا می آید فقط مادر را می شناسد . حالا مادر است که باید زمینه شناخت چیزهای دیگر را برایش فراهم کند . در یک حدیث قدسی خداوند متعال می فرماید : هر کس من را بشناسد به من عشق می ورزد . پس اگربچه های ما به خدا عشق نمی ورزند مشکلشان این است که خدا را نشناخته اند . یک خانم فارغ التحصیل دانشگاه گفتند : چرا خداوند در قرآن اینقدر ترسناک است ؟ چرا این قدر باید از خدا بترسیم ؟ چرا همه اش می گویند از خدا بترسید ؟ در هفت سال اول مادر این معنای ترس را به ما یاد داده است . خدا که ترس نداره . ما می خواهیم به برویم به لقاء خدا پس نباید از خدا بترسیم . از همه چیز بترسیم غیر از خدا . از هر چیزی برای ما خطر دارد الا خدا .

بخش دوم :

ادب عبودیت ( آشنایی با مبانی رشد در هفت سال دوم )

در این بخش به کلیات رشد در هفت سال دوم اشاره دارد و موضوعاتی از قبیل رحمت خدا ، تعلیم واژه ها ، تعلیم نظم ، دیدن زیبایی ، استقلال فرزند ، شوق مذهبی ، جلسه خانوادگی ، تغییرات جسمی ، توقع و مقایسه ، تقلید ف چند فرزند ، هوس ، لباس و خواب ، استحمام و ... موضوعاتی که به این دوره تعلق دارد را آورده است . متنی از بخش شوق مذهبی را بخوانید :

در هفت سال دوم بچه ها عاشق این هستند که مکبری کنند . عشق مسجد و هیئت دارند . نباید آن ها را تشویق کنید ، باید منعشان کنید از نماز خواندن و مسجد رفتن ! " الناس حریص علی ما مُنِع " هر چه بیشتر منع کنید ، آن ها بیشتر تمایل پیدا می کنند .

شما اگر بگویید چون امشب بداخلاقی کردی با پدرت بد حرف زدی نه امشب مسجد بی مسجد . ولی وقتی رفت و نماز خواند کلی او را تشویق کنید . " التماس دعا ما را هم دعا کن . " یکی به نعل یکی به میخ . به خاطر کارهای اشتباهی که انجام داده یکی از والدین منعش کند و دیگری ضامنش باشد تا دیگری ضامنش باشد تا دیگران کارها را انجام ندهد . یکی جراحی کند یکی بخیه بزند .

بخش سوم :

بلوغ مشاورت و وزارت ( آشنایی با مبانی رشد در هفت سال سوم )

در بخش سوم که بخش انتهایی کتاب است در مورد کلیات هفت سال سوم رشد صحبت می کند که موضوعاتی همچون مشورت و وزارت ، تفکر انتزاعی تفکر عینی ، خودشناسی ، درک زیبایی و حمد ، رشد اجتماعی ، راهکار رفع تنهایی ، حس تنهایی ، تغییر نشانه رشد ، صفت سازی ، خصوصیات دوره سوم ، همسرداری ، محیط خواب ، هماهنگی والدین ، مشکلات هفت سال سوم را بیان می کند .

درباره مشکلات هفت سال سوم می گوید :

همه ما در هفت سال سوم سه مشکل داریم :

مشکل اول خاطرات گذشته ، موفقیت ها یا عدم موفقیت ها ، دعواهایی پدر و مادر و یا قوم و خویش کردند ، یا طلاق گرفتند و جدا شدند و حوادث تلخ و شیرینی که در گذشته داشته اند .

مشکل دوم مسئله ی مستقل شدن و مسائل آینده مانند ازدواج ، یا سربازی یا دانشگاهی که در پیش دارند و یا باید از زیر سقف پدر و مادر بیرون بروند است .

بچه ها با این دغدغه ها هیجان دارند باید کمکشان کرد . بچه های کوچک را چطور می خوابانند ؟ آخرین کلام مادر این است " برو بخواب فردا چنین می شود . " باید به بچه های هفت سال سوم این آینده نگری را بارها بگوییم : باید گفت آیند برای شما چنان است ، فردا مهندس ، یا وکیل ، یا مادر و پدر بهتر می شوی و یا زنده می مانی از سربازان امام زمان ( عج ) می شوی .