تولد در لس آنجلس
کتاب تولد در لس آنجلس حکایت تحول یک خواننده است . بهزاد دانشگر در این کتاب خاطرات محمد عرب خواننده ایرانی مقیم آمریکا که جرقه ای در زندگی ، مسیرش را تغییر داد ، به زیبایی می نویسد .
اطلاعات بیشتر
« یُضِلُّ مَن یَشَاء وَیَهْدِی مَن یَشَاء »
: " خداوند هر کس را بخواهد هدایت، و هر که را بخواهد، گمراه می کند . " ( نحل 93 )
بهزاد دانشگر که کتاب هایی همچون « دختران آفتاب » ، « ادواردو » و « پادشاهان پیاده » و « ماه بلند » را در کارنامه خود دارد و به تازگی کتاب « تولد در لس آنجلس » را به اتمام رسانیده است .
این کتاب ، خاطرات یک خواننده آمریکایی به نام محمد عرب را که در اثر جرقه ای به لطف خداوند متحول شده است را به زیبایی و با قلمی گیرا بیان می کند .
مخاطب این کتاب ، نوجوانان و جوانانی هستند که ذهنشان مملو از سوالاتی است که از تقابل سنت و مدرنیته ایجاد شده ؛ جوانانی که میخواهند به روز و مدرن باشند ؛ اما با معیارهایی که لزوماً آنها را به مسیری درست هدایت نمیکند و علاقه ای به خواندن خاطرات برای کسب تجربه دیگران را دارند .
محمد عرب ، کسی که جوانی اش در لس آنجلس و گشت و گذار در حال و هوای یکی از بزرگترین شهرهای آمریکا گذشته و حالا برای تکمیل کردن مجموعه خوشی هایش راهی ریو دوژانیروی برزیل میشود تا شرکت در کارناوال رقص و موسیقی برزیلیها هم آلبوم خاطراتش را پر کند ؛ اما درست در همین لحظات حضور در برزیل و در سر و صدای یکی از گروههای موسیقی ، جرقهای ذهن محمد را تکان میدهد و تا به امروز مسیر زندگیاش را عوض میکند .
از نقطه شروع داستان محمد کمی مطالعه کنید :
وقتی به هتل رسیدم و در اتاق مستقر شدم ، روی تخت خوابیدم تا کمی استراحت کنم که یک دفعه شیشه ها شروع کرد به لرزیدن و های و هوی شدیدی بلند شد . صدای بام بام طبل ها و موسیقی پر هیجانی که از بلندگوها پخش می شد . شیشه های هتل را می لرزاند . متوجه شدم کارناوال دارد از جلوی هتل می گذرد . دویدم کنار پنجره و دیدم کامیون ها و تریلی هایی که کارناوال رویشان مستقر شده از جلوی هتل در حال عبور است . از دیدن این صحنه ها و خوشگذرانی هایی که این چند روز و چند شب خواهم داشت هیجان زده شدم . گفتم : عجب جایی آمدم ! این جا چه شور و هیجانی هست .
بهتر است عجله نکنم و یکی دو ساعتی استراحت کنم و دوش بگیرم بعد خودم را به کارناوال برسانم .
روی تخت دراز کشیدم ولی خوابم نمی برد . برای اینکه چشمم خسته شود و خوابم ببرد باید کتاب می خواندم . سراغ کوله ام رفتم . ناگهان یک کتاب کوچک با برگ های کهنه کاهی و جلد سبز به بیرون سر خورد . اولش یادم نبود این کتاب چیست و از کجا آمده اما یاد روز حرکتم از لس آنجس افتادم . با مادر خداحافظی کردم . داشتم کفش هایم را می پوشیدم که خواهر بزرگترم فریبا از راه رسید . گفت : اغور به خیر محمد کجا میری ؟ گفتم : برزیل . گفت : اه ! همین یکی رانرفته بودی حالا برزیل چه خبره ؟ گفتم : می رم ببینم چه خبر است . فریبا چشمک زد و هر دو خندیدیم . بغلش کردم و خداحافظی کردم . صدایم زد برگشتم . رفت از روی پیشخوان شومینه که سفره هفت سین پهن کرده بود . از توی سفره کتابی برداشت و امد طرفم . گفت : بیا از زیر قرآن ردت کنم . پرسیدم برای چه ؟ گفت : برای اینکه محافظت باشه ، برزیل خیلی دور است . از زیر قرآن رد شدم و گفتم : فریبا قرآن را بده همراهم باشد .
فریبا با تعجب نگاهم کرد اما با این حال قرآن را داد دستم و من هم گذاشتم توی کوله ام .
با خودم فکر کردم دختره خرافاتی خجالت هم نمی کشد . آمده اینجا ، در آمریکا توی مرکز علم و دانش مثل آمریکایی ها می خورد ، می پوشد و می گردد و می رقصد اما دست از این خرافات بر نداشته .
بگذار چند صفحه اش را بخوانم و چند مطلب غیر علمی و خرافاتی اش را پیدا کنم تا وقتی برگردم توی صورتش بزنم و بگویم : دختره کم ! اینجا دیگر دست از این عقاید خرافاتی ات بردار . اگر قرار بود با این چیزها زندگی کنیم پس چرا آمدیم اینجا ؟ می ماندیم همان ایران و مثل بقیه زندگی مان را می کردیم .
حالا این قرآن که می گویند مال مادر بزرگم بوده و توی این چند سال حتی یک بار هم باز نشده بود و فقط گاهی در سفره ی هفت سین سر و کله اش پیدا می شد . فکر کردم : چرا که نه ؟ کی از حالا بهتر ؟ وقت که دارم دنبال کتاب هم که می گشتم ، پس چند صفحه ای را می خوانم تا ببینم اصلا حرف حساب قرآن چیست .
مشخصات
دیدگاه ها (0)
لطفا پیش از ارسال نظر، این موارد را مطالعه کنید:
این محصولات ساخته و پرداخته هنرمندانی است که نظرات شما را میبینند و از آن بهرهمند میشوند؛ پس لازم است محتوای ارسالی شما منطبق برعرف و شئونات جامعه و با بیانی دوستانه و عاری از لحن تند، تمسخرو توهین باشد. طبیعتاً نظرات دلگرم کننده شما موجب شکوفایی ذوق هر هنرمند خواهد بود. از ارسال لینک سایتهای دیگر و ارائهی اطلاعات شخصی نظیر شماره تماس، ایمیل و آیدی شبکههای اجتماعی پرهیز کنید. در نظر داشته باشید هدف نهایی از ارائهی نظر دربارهی کالا، ارائهی اطلاعات مشخص و مفید برای راهنمایی سایر کاربران در فرآیند انتخاب و خرید یک محصول است. ما در این قسمت به نظرات و سوالات شما در اسرع وقت پاسخ میدهیم، پس شکیبایی پیشه کنید. سوالات شخصی خود، مبنی بر پیگیری سفارشات یا مشکلات در ثبت خرید را از طریق تماس با فروشگاه مرتفع کنید. هرگونه نقد و نظر در خصوص سایت ربیع، مشکلات دریافت خدمات و درخواست کالا و نیز گزارش تخلفات را از طریق تماس با شمارهی 02591002425 در میان بگذارید و از نوشتن آنها در بخش نظرات خودداری کنید.