پنجشنبه فیروزه ای
کتاب پنجشنبه فیروزه ای با پرداختن به مسائلی همچون ازدواج ، ارتباط با جنس مخالف و نامحرم و همچنین نقش فضای مجازی در شکل گیری روابط افراد وجه دیگری از کار خود به خواننده ارائه میکند و به عنوان رمان اجتماعی برگزیده انتخاب شده است .
اطلاعات بیشتر
کتاب پنجشنبه فیروزه ای با یک داستان سریع و سرضرب آغاز می شود. با روایتی از یک دانشجو که مخاطب می تواند به سادگی با آن همذات پنداری کند؛ دانشجویی که اهل ادا در آوردن نیست. امّا رمان پس از این پیش درآمد، وارد رابطه ی ظریف چند دختر دانشجو می شود که برای زیارت به مشهد مقدس وارد شده اند.
خانم سارا عرفانی ، در پنجشنبه فیروزه ای در کنار خلق یک اثر دینی مضامین اجتماعی را نیز به کار گرفته و کاری با درونمایه اجتماعی نوشته است . خانم سارا عرفانی در کتاب پنجشنبه فیروزه ای ، با پرداختن به مسائلی همچون ازدواج ، ارتباط با جنس مخالف و نامحرم و همچنین نقش فضای مجازی در شکل گیری روابط افراد وجه دیگری از کار خود به خواننده ارائه میکند تا در یک قضاوت دوباره به پنجشنبه فیروزهای ، لقب رمان اجتماعی داده شود .
در قسمتی از کتاب می خوانید :
یکی از دخترها به طرفش آمد و گفت : « صبر کن ! » جلوتر آمد . به جزوهای که دستش بود اشاره کرد و گفت : « بابا چقدر همه چی رو مینویسی ! هر چی نیگاه کردم دیدم کم مونده سرفههای استادم بنویسی . » خندید .
پسر هم خندید . نفس عمیقی کشید و گذاشت بوی گرم و شیرین ادکلن تمام ریهاش را پر کند . گفت : « مگه یادت نیست ؟ جلسه اول گفت توی امتحان از حرفای کلاس سؤال میده . »
دختر گرهای به ابروهای پیوستهش انداخت و گفت : « اتفاقاً همین خیلی منو ترسوند . برای همین گفتم جزوه تو رو امانت بگیرم کپی کنم ، اگه اجازه میدی البته. بچهها گفتن جزوههات از بقیه کاملتره . »
پسر چند لحظه مردد ماند .
دختر بیمعطلی گفت : « نگران نباش ! امانت دار خوبی هستم . » سر کج کرد و منتظر ماند . چند بار پلک زد و نگاهش کرد . گفت : « تازه میخواستم بگم برای جلسات قبلی رو هم بیاری ازت بگیرم . »
دختر دیگری چند ردیف جلوتر بند کیفش را روی شانه انداخت و وقتی داشت از کلاس بیرون میرفت ، برایش دست تکان داد . پسر هم دست تکان داد. ورقها را مرتب کرد و جلو دختر گرفت که همچنان لبخند شیطنت آمیزی به لب داشت. گفت: «باشه، بگیر!» دختر که فاتحانه ورقهها را در کوله پشتی میگذاشت گفت: «ممنونم! کپی میکنم فردا میآرم. اگه توام لطف کنی بقیهشو بیاری خیلی عالی میشه . »
ـ باشه . میآرم …
پسری که تا آن موقع کنارش نشسته بود بلند شد . با چشم به کوله او اشاره کرد و گفت : « اونم بیزحمت کپی کن فردا بیار. یادت نره . »
ـ یادم نمیره . برو خوش باش !
بعد نفس عمیقی کشید و به دختر گفت : « پس بوی ادکلن تو بود که از اول ساعت ، تمام کلاس رو برداشته بود . درسته ؟ الآن که اومدی نزدیکم متوجه شدم . »
ابروهای پیوسته دختر در هم رفت و یک قدم عقب گذاشت . گفت : « ببخشید … اذیتت کرد ؟ »
ـ اصلاً ! … اتفاقاً خیلی عالی بود . میشه گفت دیوانه کننده بود . معلومه فیک نیست . حتماً کلی به خاطرش پیاده شدی ! ولی معلومه خوش سلیقهای . آفرین !
ـ لطف داری . اگه زنونه نبود میگفتم قابل نداره .
هر دو خندیدند …
مشخصات
دیدگاه ها (0)
لطفا پیش از ارسال نظر، این موارد را مطالعه کنید:
این محصولات ساخته و پرداخته هنرمندانی است که نظرات شما را میبینند و از آن بهرهمند میشوند؛ پس لازم است محتوای ارسالی شما منطبق برعرف و شئونات جامعه و با بیانی دوستانه و عاری از لحن تند، تمسخرو توهین باشد. طبیعتاً نظرات دلگرم کننده شما موجب شکوفایی ذوق هر هنرمند خواهد بود. از ارسال لینک سایتهای دیگر و ارائهی اطلاعات شخصی نظیر شماره تماس، ایمیل و آیدی شبکههای اجتماعی پرهیز کنید. در نظر داشته باشید هدف نهایی از ارائهی نظر دربارهی کالا، ارائهی اطلاعات مشخص و مفید برای راهنمایی سایر کاربران در فرآیند انتخاب و خرید یک محصول است. ما در این قسمت به نظرات و سوالات شما در اسرع وقت پاسخ میدهیم، پس شکیبایی پیشه کنید. سوالات شخصی خود، مبنی بر پیگیری سفارشات یا مشکلات در ثبت خرید را از طریق تماس با فروشگاه مرتفع کنید. هرگونه نقد و نظر در خصوص سایت ربیع، مشکلات دریافت خدمات و درخواست کالا و نیز گزارش تخلفات را از طریق تماس با شمارهی 02591002425 در میان بگذارید و از نوشتن آنها در بخش نظرات خودداری کنید.