دیدار پس از غروب شهید مهدی نوروزی
کتاب دیدار پس از غروب عنوان کتابی از مجموعه مدافعان حرم انتشارات روایت فتح است که به شهید مهدی نوروزی میپردازد نوشته منصوره قنادیان پرداخته است که ویژگیهای شخصیتی شهید مهدی نوروزی را از زاویه دید همسر ، روایت میکند .
(0)
زمان باقی مانده
12,000
تومان
اطلاعات بیشتر
کتاب دیدار پس از غروب به زندگی شهید مهدی نوروزی از شهدای مدافع حرم پرداخته است . در این کتاب که روایتی از زندگی کوتاه این شهید از زبان همسرش است ، به نحوه آشنایی وی با شهید نوروزی ، ازدواج و سپس شهادت این شهید اشاره کرده .
این کتاب از دوران کودکی همسر شهید آغاز میشود که چگونه و در چه خانوادهای متولد شد و رشد یافت و در دوران آغاز جوانی زندگیاش با زندگی شهید نوروزی گره خورد . زندگی کوتاهی که با وجود یک دنیا عشق و محبت ، سراسر غیرت و شجاعت بود . شجاعتی که جنگ در سامرا و دفاع از حریم آلالله را برگزید تا شاید ستاره راهی شود برای قیام جهانی موعود .
دز مقدمه نویسنده آمده است که :
همسر شهید نوروزی ، آخر شبها وقتی پسرکش را میخواباند ، برقها را خاموش میکند و میرود که بخوابد . گوشی قدیمیاش را روش میکند ، چشمانش را به صفحه تلفن همراه میدوزد و منتظر صدای پیامی میماند ، شاید که مهدی پیامی داده و او ندیده . هنوز منتظر است تا از عملیات برگردد و جواب همه دلتنگیهایش را بدهد .
دست به کار میشود ، برایش پیامی مینویسد تا بیاید و بخواند ؛ « همسرم ! ای کاش بودی و در آشپزخانه کوچکمان اگر غذا کمی میسوخت ، شیر سر میرفت ، یک بشقاب چینی میافتاد ، یک لیوان کریستال میشکست ... تو مثل مردهای قدیم داد میزدی ، حواست کجاست خانوم ؟! » و من با لبخند میگفتم ؛ « به تو آقا » .
در قسمتی از خاطرات همسر شهید می خوانید :
روز اول رمضان تنها بودم رفتم توی خیابان و خیلی گریه کردم . یاد پارسال افتاده بودم . خیلی خیلی دلم تنگ شده بود . فکر می کنم همان گریه جواب داد . دوست داشتم روزها زودتر بگذرد و آقا مهی برگردد . بعد از هر گریه شدیدی آرام می شدم . می دانستم دل آقا مهدی پیش ماست ، همین آرامم می کرد . ولی بغضی سنگین همیشه توی دلم بود .
پنجم رمضان که دوازدهم تیر بود زنگ زد و گفت که دارد می آید .رسید مرز زنگ زد و پشت تلفن از خوش حالی جیغ می کشیدم . انگار در یک لحظه کل دنیا را به من داده بودند .
رفت کرمانشاه مزار پدرش را زیارت کرد . مادرش را برداشت و هفتم ماه رمضان ساعت پنج صبح رسید به خانه . لباس رزم پوشیده بود و چقدر بهش می آمد . مرا در آغوش گرفت . سرم را روی شانه هایش گذاشتم و محکم فشارش دادم . صدایم می لرزید ولی سعی می کردم بخندم و جلوی اشک هایم را بگیرم . محکم گرفته بودمش . تو گوشم می گفت : " خانوم خوشگلم دلم برات یه ذره شده بود . دردت به سرم ، عاشقتم . "
محمدهادی که توی اتاق خواب بود بوی پدرش را که فهمید بیدار شد آن قدر سر و صدا کرد که رفتیم پیشش .
دوست نداشتم حرفی از آنجا بزند . اگر حرفی می زد به هم می ریختم . اذیت می شدم . دوست نداشتم حالا که برگشته شش دانگ برای خودم باشد . ولی همان دقیقه اول تا گفتم : " محمد هادی بهانه ت رو می گرفت . " گفت : " آره یکی از رفقا هم سه تا بچه داشت که شهید شد . " مدام از خاطرات می گفت . می خواست مرا آماده کند .
مشخصات
مشخصات محصول
مولف
منصوره قنادیان
انتشارات
روایت فتح
تعداد صفحات
112
شابک
9786003301047
وزن
110 گرم
موضوع
سرگذشتنامه شهیدان سوریه خاطرات همسر شهید مهدی نوروزی
جلد
شومیز
شماره کتاب شناسی ملی
4224103
دیدگاه ها (0)
ارسال نظر
قوانین ثبت نظر
لطفا پیش از ارسال نظر، این موارد را مطالعه کنید:
این محصولات ساخته و پرداخته هنرمندانی است که نظرات شما را میبینند و از آن بهرهمند میشوند؛ پس لازم است محتوای ارسالی شما منطبق برعرف و شئونات جامعه و با بیانی دوستانه و عاری از لحن تند، تمسخرو توهین باشد. طبیعتاً نظرات دلگرم کننده شما موجب شکوفایی ذوق هر هنرمند خواهد بود. از ارسال لینک سایتهای دیگر و ارائهی اطلاعات شخصی نظیر شماره تماس، ایمیل و آیدی شبکههای اجتماعی پرهیز کنید. در نظر داشته باشید هدف نهایی از ارائهی نظر دربارهی کالا، ارائهی اطلاعات مشخص و مفید برای راهنمایی سایر کاربران در فرآیند انتخاب و خرید یک محصول است. ما در این قسمت به نظرات و سوالات شما در اسرع وقت پاسخ میدهیم، پس شکیبایی پیشه کنید. سوالات شخصی خود، مبنی بر پیگیری سفارشات یا مشکلات در ثبت خرید را از طریق تماس با فروشگاه مرتفع کنید. هرگونه نقد و نظر در خصوص سایت ربیع، مشکلات دریافت خدمات و درخواست کالا و نیز گزارش تخلفات را از طریق تماس با شمارهی 02591002425 در میان بگذارید و از نوشتن آنها در بخش نظرات خودداری کنید.