از دیار حبیب
کتاب از دیار حبیب ، رمانی است کوتاه که گوشه هایی از زندگی حبیب بن مظاهر یار سالخورده ی حضرت سیدالشهدا(ع) را به تصویر می کشد ؛ البته قسمت اعظم آن، به شهادت حبیب در کربلا اختصاص دارد و وصف عشق و شیدایی او به امام زمانش . داستان از جایی آغاز می شود که حبیب بن مظاهر و میثم تمّار در ملاقاتی، مقابل چشم عده ای از مردم، هر یک از عاقبت کار آن دیگری و چگونگی شهادتش خبر می دهند و از هم جدا می شوند و …
اطلاعات بیشتر
قسمتی از متن کتاب را جهت آشنایی با کتاب بخوانید :
حبیب همچنان آرام و بی صدا می گذرد و قطرات اشک از لابه لای شیارهای صورتش میگذرد و ریش های سپید ش را میشوید .
اشک ریزان و زمزمه کنان آهنگران را پشت سر می گذارد و در کنار عطار آشنایی می ایستد
" سلام بنده خدا ! قدری از آن رنگ هایت به من بده . "
چهره عطار به دیدن سیمای آشنای حبیب از هم گشوده می شود " علیک سلام ای حبیب خدا در این بازار آشفته تو در فکر رنگ موی خودی؟ ! "
حبیب لب به لبخندی تلخ می گشاید و می گوید : " در همین بازار آشفته است که تو هم به کاسبی ات می رسی . "
پیش از آنکه عطار پاسخی تدارک ببیند " مسلم بن عوسجه " از راه می رسد و از چند قدمی سلام می کند . حبیب سلام مرا به گرمی پاسخ می دهد و آغوش می گشاید و هر دو همدیگر را گرم در بغل می گیرند و حال می پرسند.
عطار به حبیب رنگ می دهد و پولش را می ستاند حبیب و مسلم آرام آرام از دکان فاصله می گیرند حزنی غریب در چهره و کلام هردو نشسته است و هیچکدام توان پوشاندن این غم را ندارند
" میبینی مسلم ؟ می بینی بازار کوفه چه خبر است همه در کار ساختن و خریدن شمشیر و زره و خنجر و نیزه ند اسب های جنگی می خرند زین و برگ تدارک می بینند . "
بغض مسلم می ترکد و اشک به پهنای صورتش فرو می ریزد " همه دارند مهیای جنگ با حسین می شود " لب ها و دستهای حبیب از هجوم غصه می لرزد آنچنان که بسته رنگ از دستش به زمین می افتد رازش را به مسلم بن عوسجه که می تواند بگوید شاید بیان این راز التیامی برای دل هر دو باشد سر به گوش مسلم میبرد و بغض آلوده نجوا می کند " این رنگ را خریده ام تا جوان شوم برای حضور در سپاه حسین و به خدا از پا نمی نشینم مگر که از خون خودم بر این سر و صورت رنگ بزنم در راه است حسین "
این کلام نه تنها از التهاب هر دو کم نمیکند کلنگار که انگار به آتش درد و اشتیاق نشان دامن می زند هردو آنچنان غرقه در دنیایی دیگر دیگرند که نمیفهمند چگونه با هم وداع می کنند حبیب گریان و مضطرب اما استوار و مصمم کوچه پس کوچه های کوفه را یکی پس از دیگری پشت سر میگذارد و به خانه می رسد زن سفره را پهن کرده و چشم انتظار حبیب در کنار سفره نشسته است حبیب بی آنکه میلی به غذا داشته باشد دستهایش را میشوید و کنار سفره می نشیند زن بر خلاف حبیب سرمست و شادمان است " غمگین نباش شوی من اکنون گاه غصه خوردن نیست " حبیب مات و متحیر به چهره خندان زن می نگرد " چه میگویی زن از کجا میگویی ؟
زن دستهایش را به سینه می فشارد "به دلم آمده است که از سوی محبوب قاصدی خواهد آمد خبری حرفی نامه ای ... غمگین نباش حبیب محبوب به تو عنایت دارد محبت دارد دیگر چه جای غصه است "
هنوز کلام زن به پایان نرسیده است که سحوری در نواخته شد زن فریاد میزند آمد خودش باید باشد حبیب از جا برمی خیزد و همچنان مبهوت به زن نگاه می کند زن چه می گویی ؟
و به سمت در میرود وقتی باز میگردد دستهایش از دو سویه نامه را گرفتهاند از شدت شعف می لرزد
" بسم الله الرحمن الرحیم
از حسین بن علی
به فقیه گرانقدر حبیب ابن مظاهر
اما بعد ! ای حبیب تو نزدیکی ما را به رسول الله میدانی و بیشتر و بهتر است از دیگران ما را میشناسی تو مرد فطرت و غیرتی خودت را از ما دریغ نکن . جدم رسول خدا در قیامت قدردان تو خواهد بود . "
زن گریه و خنده و غبطه را به هم می آمیزد و نجوا میکند " فدای نام نامه تو ای امام . "
مشخصات
دیدگاه ها (0)
لطفا پیش از ارسال نظر، این موارد را مطالعه کنید:
این محصولات ساخته و پرداخته هنرمندانی است که نظرات شما را میبینند و از آن بهرهمند میشوند؛ پس لازم است محتوای ارسالی شما منطبق برعرف و شئونات جامعه و با بیانی دوستانه و عاری از لحن تند، تمسخرو توهین باشد. طبیعتاً نظرات دلگرم کننده شما موجب شکوفایی ذوق هر هنرمند خواهد بود. از ارسال لینک سایتهای دیگر و ارائهی اطلاعات شخصی نظیر شماره تماس، ایمیل و آیدی شبکههای اجتماعی پرهیز کنید. در نظر داشته باشید هدف نهایی از ارائهی نظر دربارهی کالا، ارائهی اطلاعات مشخص و مفید برای راهنمایی سایر کاربران در فرآیند انتخاب و خرید یک محصول است. ما در این قسمت به نظرات و سوالات شما در اسرع وقت پاسخ میدهیم، پس شکیبایی پیشه کنید. سوالات شخصی خود، مبنی بر پیگیری سفارشات یا مشکلات در ثبت خرید را از طریق تماس با فروشگاه مرتفع کنید. هرگونه نقد و نظر در خصوص سایت ربیع، مشکلات دریافت خدمات و درخواست کالا و نیز گزارش تخلفات را از طریق تماس با شمارهی 02591002425 در میان بگذارید و از نوشتن آنها در بخش نظرات خودداری کنید.