سبد خرید شما خالی است

سانتاماریا جلد اول

کتاب سانتاماریا جلد اول مجموعه ی چهل داستان کوتاه از سید مهدی شجاعی است . داستان های کتاب به دو بخش تقسیم شده اند : دوره ی 67-77 و دوره ی 67 - 57 . داستان‌های هر دوره کاملا منطبق بر فضای حاکم بر اجتماع ،‌ دغدغه‌ها ، افق‌ها، نگرانیها و روزهای آن سال‌هاست .

(0)
زمان باقی مانده
25,000 تومان

اطلاعات بیشتر

در همین مدتی که با طرف رفت و آمد نمی کردم یکی از عموهایم که در جستجوی من به آنجا رفته بود تصریح کرده بود که آمده ام به برادرزاده عزیزم بگویم که بیایند چند سالی را در زیرزمین خانه ما اسکان کنند تا بالاخره جایی پیدا شود با تعجب پرسیده بودند که چند سالی ؟ که گفته بود بله فعلا دو سه سالی بنشیند تا بلکه انشاالله خانه‌ای پیدا کند

وقتی که طرف پشت تلفن قضایا را گفت باد و طوفان در محوطه غبغب جاسازی کردم و پرسیدم کدام عمو جانم؟ 

همان که دکتر ادبیات است

می دانستم می خواستم خودش بگوید نه که بخواهم مدرک فک و فامیل مرا به رخش بکشم خواستم یادآوری شده باشد هرچه بود آمدنش امتیاز مثبتی بود برای من گفتم

من البته گله ای ندارم ولی شد در این مدت یکی از فامیلهای سرکار به فکر مسکن ما باشد ؟ باز هم فامیل های ما

پرسید

کی اسباب کشی می کنیم؟

متکبرانه گفتم البته آنجا را ممکن است نرویم به منتش نمی ارزد از منزل شما بیشتر منت سر آدم می گذارند باز هم میگردم

گوشی را اما وقتی گذاشتم یک راست راهی منزل عمو جان شدم گفتم حداقل تشکر کرده باشم از این محبت پدرانه که مبذول داشته است در این وانفسا که هرکسی بار خودش را بسته بندی میکند باز هم او که حاضر به این فداکاری و ازخودگذشتگی و به عبارتی از زیر زمین گذشتگی شده است

بعد از سلام و احوالپرسی شروع کرد که :

من خودم بی خانمانی دیده‌ام عمو جان می دانم چقدر مشکل است جایز نبود واقعا که زیر زمین ما خالی باشد و شما جا و مکان نداشته باشید

گفتم

شرمنده میفرمایید عمو جان ما راضی به ...

گفت حرفش را هم نزن اگر عمو و برادرزاده اینطور مواقع به درد هم نخورند پس کی به درد هم میخورن همین الان هر جا را دست می گذاری

_ برای اجاره دیگر

_ بله هر جا بخوای اجاره کنی لااقل ماهی 12 تومان 15 تومان قیمت می گذارند گفتم البته این طور هم نیست من خودم چند جا

_ بدتر از اینهاست عمو جان نگشته اید حسابی ! ده متر زیر بنا را ماهی 10 هزار تومان راضی نمی شوند

گفتم بله صحیح میفرمایید تقریباً همین طور است

گفت تحقیقا از این هم بدتر است من بی حساب حرف نمیزنم عمو جان دیدم که می گویم

گفتم به هر حال ما نمی‌خواهیم اسباب زحمت شما بشویم هم یک طوری نشود که

_ ای بابا این چه حرفیه

و برای ادامه پاسخ بلند شد و نزدیک تر نشست

آرامتر ادامه داد ببین عمو جان این خانه را که ما ساختیم حدود  300 تومان بدهکار شدیم قرض بالا آوردیم وقتی شما این 300 تومان را به عنوان اجاره ای از پیش بدید ما هم از شر بدهکاری خلاص می شویم هم شما می‌توانید با خیال راحت سه سال تمام را اینجا بنشینید بدون اینکه هر ماه دغدغه اجاره خانه را داشته باشیم باشید

گیچ شدم از این ضربه ولی بیشتر به گیجی زدم خودم را و سوال کردم

یعنی رهن کنیم اینجا را ؟!

در مقام توضیح برآمد که عمو جان ببین جانم شما هر جا که بخواهی اجاره کنید باید ماهی 10 _ 12 تومان اجاره بدهید نباید چرا خوب حالا به جای 12 تومان 8 تومان اجاره می دهید منتها اجاره یک سال که می شود 300 تومان یکجا می دهید که به کل خلاص شوید از شر اجاره هر ماه و غیره

آره عمو جان غریبه این جور مواقع به داد آدم نمی رسد مگر اینکه خون ، همین رابطه خونی و فامیلی یه کاری بکند آره عمو جان به قول سعدی

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم

گفتم تا تو نانی به کف آری و ...

گفت اینکه ربطی نداشت

گفتم مگر مال شما داشت

مشخصات

مشخصات محصول
مولف
سید مهدی شجاعی
انتشارات
نیستان
تعداد صفحات
410
شابک
9789643370787
وزن
450 گرم
موضوع
داستان های کوتاه فارسی
جلد
شومیز
شماره کتاب شناسی ملی
79110280
قطع
رقعی

دیدگاه ها (0)