موضوع کتاب 100 صفحه ای «در مسیر غدیر»، آخرین سفر پیامیر اکرم(ص) و ماجرای غدیر است که گزارش گونه به مکان هایی که حضرت محمد (ص) در این سفر از آنجا عبور کردند، پرداخته است.
در این کتاب بیشتر به بخش هایی پرداخته شده است که یک کلاس آموزشی برای مردمی است که در این سفر همراه پیامبر بودند.
در این کتاب به ماجراهایی از غدیر اشاره شده که در جای دیگر به آن پرداخته نشده، هرچند فصل بندی های این کتاب هم مانع از خستگی و سر رفتن حوصله مخاطب می شود.

مرد میدان 

صدای اذان که در مسجد می پیچد ، همه خود را آماده ی نماز می کنند . مرد غریبه این همه شور و حال را تاکنون ندیده بود . او بعد از دیدن پیامبر می خواست به شهر خودش برگردد ، اما با دیدن این همه مردم علاقمند به زیارت خانه خدا ، تصمیم گرفت با کاروان حج همراه شود .

نماز که تمام می شود ، مرد غریبه به بغل دستی اش دست می دهد و می پرسد : شما هم قصد رفتن به خانه ی خدا را دارید ؟

مرد می گوید : بله . با خانواده می روم .

_ با خانواده ؟

_  بله بیشتر مردم با خانواده به زیارت می روند ، حتی قرار است حضرت زهرا ( س ) و فرزندانش حسن و حسین ( ع ) و همه ی همسران پیامبر ( ص ) نیز در این سفر با ایشان باشند .

_ پس گسر عموی شان علی ( ع ) در مدینه می ماند ؟

_ خیر . علی ( ع ) به دستور پیامبر ( ص ) برای تبلیغ دین اسلام به یمن رفته است . پیامبر ( ص ) نامه ای به او نوشته که با مسلمانان یمن برای انجام حج عازم مکه شود .

مرد غزیبه به جلو نگاه کرد . چند نفر دور کسی را گرفته اند . فکر می کند پیامبر ( ص ) است . از جا بلند می شود و به طرف آن ها می رود . به آن ها که می رسد روی پنجه پایش می ایستد تا پیامبر ( ص ) را بهتر ببیند اما پیامبر نیست از بغل دستی اش می پرسد : چه خبر شده ؟

او می گوید : آمده ایم به ابودجانه تبریک بگوییم . 

مرد غریبه با تعجب می پرسد : ابودجانه ؟