رازهای ارتباط با جنس مخالف

من انسانم ، نیاز به محبت دارم ، عاشق می‌شوم ، دوست می‌دارم ، نه تنها هم جنسم را ، بلکه جنس مخالف را هم دوست می‌دارم !
باور کنید دوست داشتن گناه نیست ، باور کنید عاشق شدن گناه نیست ، اما به شرطی که از خط قرمزهای « خــدا » رد نشوم .
بگذارید خودمانی تر برایتان بگویم :
آیا تا به حال عاشق شده اید ؟
فرق عشق و دوست داشتن چیست ؟
چقدر سؤال از روابط دختر و پسر در ذهنتان هست ؟
رابطه شما با جنس مخالف چگونه است ؟
آیا بالاخره این ارتباط درست است یا اشتباه ؟ یا بستگی به نوع ارتباط دارد ؟
چه نوع ارتباطی درست است و چه نوع ارتباطی غلط  ؟
اگر پدر و مادرم از ارتباط ما آگاه باشند دیگر ارتباط ما از نظر خدا گناه نیست؟
چگونه با کسی که ارتباط داشته‌ام و به او دلبستگی پیدا کرده ام او را فراموش کنم؟
و دهها سؤال دیگری که هرگاه در جلسه پرسش و پاسخ دختران یا پسران دانشجو ، دبیرستانی ، مردان و زنان و حتی کارشناسان و مسئولین فرهنگی قرار می‌گیرم پرسیده می‌شود.…
این سؤالات و دهها سؤال دیگر من را بر آن داشت که به بخش عظیمی از سؤالات ذهنی مخاطب 15 تا 30 سال در مورد روابط دختر و پسر پاسخ دهم. در حالیکه سنین بالاتر از 30 سال و حتی مردان و زنان متأهل را نیز در بر می‌گیرد . پاسخ‌هایی که هم قابل استفاده برای کارشناسان محترمی باشد که وظیفه خطیر پاسخگویی به مباحث دینی را برعهده دارند و هم برای مخاطب جوان، قانع کننده و اثرگذار با رویکرد آموزشی و انگیزشی باشد.و همچنین بتواند در مواردی با راهکارهای ارائه شده خط فکری جدیدی را برای والدین و مسئولین حوزه فرهنگ و دین مشخص نماید.
ضمن اینکه سعی شده، در این اثر تا جایی که ممکن است از برداشت سلیقه‌ای در پاسخ دادن پرهیز شود.

یک سوال : وقتی جوانان تن به ازدواج دائم می دهند و جامعه نیز قدرت پذیرش ازدواج موقت به ویژه در مورد دختران را ندارد برای پاسخ به نیاز جوانان و سر و سامان دادن به رابطه دختران و پسران چه باید کرد ؟

خداوند در این باره می فرماید ای پیامبر به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنها پاکیزه تر است زیرا خدا به آنچه می کنند آگاه است و به زنان با ایمان بگو که دیدگان خود را از هر نامحرمی فرو بندند و پاکدامنیورزند و زیور های خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که از آن پیداست

و در ادامه می فرماید کسانی که وسیله زناشویی نمی یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بی نیاز گرداند اساس هر نظمی در جهان به نظم در رابطه دو جنس مخالف برمیگردد اگر این نظم برقرار نشود جامعه به سوی انحطاط می‌رود مشکل این است که ما در بسیاری از موارد به خصوص در مورد مسائل اقتصادی از غرب الگو گرفته ایم که این مورد موجب بسیاری از ناکامی های اقتصادی و فاصله طبقاتی و فقر در جامعه شده است در حالی که اگر موازین الهی و اسلامی در جامعه پیاده شود شاهد این بحران ها نخواهیم بود این یک اصل رهایی بخش است که نباید با جنس مخالف ناسالم برخورد کنیم در عین حال جامعه نیز باید بسترسازی کند تا شرایط زواج دائم فراهم شود اما در یک کلام برای حل بحران های اجتماعی راهی جز بازگشت به مبانی و سنت های اصیل دینی نداریم